حسام

فرهنگی، اجتماعی، سیاسی

حسام

فرهنگی، اجتماعی، سیاسی

ملانصرالدین و دیگ

داستان کوتاه:می گویند ملانصرالدین از همسایه اش دیگی را قرض گرفت . چند روز  

بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد. وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را  

پرسید ملا گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد. @dastan_kootahچند روز بعد  

، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال  

این  بار دیگی بزرگتر به ملا دادبه این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود. تا مدتی  

از  ملا نصرالدین خبری نشد . همسایه به در خانه ملا رفت و سراغ دیگ خود را  

گرفت.  ملا گفت دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت مگر  

دیگ هم می می میرد؟ چرا مزخرف میگی!!!!و جواب شنید :چرا روزی که گفتم دیگ  

تو زاییده نگفتی که دیگ نمی زاید. دیگی که می زاید حتما مردن هم دارد.

و این حکایت اغلب ما مردم است هرجا که به نفع ما باشد عجیب ترین دروغها و داستانها را باور میکنیم اما کوچکترین ضرر را بر نخواهیم تابید.


برچسب‌ها: بصیرت , ملا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.