حسام

فرهنگی، اجتماعی، سیاسی

حسام

فرهنگی، اجتماعی، سیاسی

آخوندی رفت ولی دیر رفت!/ تبعات بازگشت «شاه زل»

نامه استعفای آقای آخوندی حاوی نکته مهمی است و آن اینکه آخوندی با تاکید مجدد بر گزاره‌های حقوق مالکیت، بازار آزاد و حاکمیت قانون، مجددا ارادت خود را به ساحت قدسی(!) نولیبرالیسم نشان می‌دهد.

سرویس سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌

*********

دولت از جمهوری اسلامی جا نماند

محمد ایمانی در کیهان نوشت:

برخی مدیران متاسفانه در چند سال اخیر، همپای مقاومت جانانه و پیروزی و پیشرفت‌های جمهوری اسلامی حرکت نکرده‌اند. دولت در حالی که باید برای پیروزی‌های دیپلماتیک در منطقه خیز بردارد، درگیر ستاد نابسامان خود است. دولت ترازِ جمهوری اسلامی نمی‌تواند با برجام تمام شود یا دستخوش تسویه حساب دو حزب ائتلافی در درون خود گردد. نقشه دشمن در اوج اقتدار ایران، دامن زدن به تصویر بی‌ثباتی است و عجیب اینکه محافلی در درون دولت به این تصویر دامن می‌زنند.


1- آنچه از جبهه دشمن می‌بینیم، سرشار بشارت است. حاکم شدن سفیهانی مانند بن سلمان در ریاض و بروز تدریجی عواقب سکانداری آنها، بشارتی بزرگ دارد؛ اینکه ستون سیاست‌های آمریکا در منطقه، در معرض انتحار و انهدام درونی است. مکمل این بشارت، ترامپ است. قبلا وقتی مقامات آمریکا و عربستان، یکدیگر را برای تصمیمات راهبردی ملاقات می‌کردند. اما حالا کار آن قدر مبتذل شده که پمپئو برای خلاصی سعودیها از شر افتضاح قتل خاشقجی به ریاض می‌رود. وزارت خارجه و استخبارات سعودی ادعا می‌کردند در معادلات مهم منطقه از افغانستان وعراق تا سوریه و لبنان و یمن و قطر تعیین‌کننده‌اند. حالا اما از کثرت شکست و سردرگمی، گرفتار پرونده‌هایی مثل خاشقجی و گروگانگیری نخست‌وزیر لبنان شده‌اند. تا چند سال قبل، عربستان و ترکیه هم آهنگ با نقشه صهیونیسم مسیحی می‌خواستند عراق و سوریه را از جبهه مقاومت جدا کنند. اما وقتی داعش به عنوان پیمانکار نقشه تجزیه، زیر پای رزمندگان مدافع حرم له شد، آنها با یکدیگر گلاویز شدند. در ماجرای کودتا در آنکارا، رژیم سعودی جزو متهمان بود و پرونده خاشقجی، دستمایه انتقام اردوغان از عربستان شده است.


2- شاهکار گروگان گرفتن سعد حریری در ریاض و شوراندن همه لبنان علیه خود، کم از ماجرای خاشقجی نداشت و زوال تدبیر را در ریاض نشان داد. رفتار توهین آمیز عربستان با حریری و تحقیرعربستان توسط ترکیه در حالی است که آنها درپوشش «دوستان مردم سوریه»(!)، جبهه حمایت از گروههای تروریستی را تشکیل داده بودند. آیا این روند، عبرت آموز نیست؟ جبهه مقاومت با ایستادگی در شرایط سخت توانست جبهه آمریکا را که توانسته بود جنگ را تا کنار مرز ما بکشاند، گرفتار آشفتگی و درگیری کند. آنها به سربالایی مقاومت خوردند که بر صورت هم پنجه کشیدند. پاییز 96 در حالی که 25 میلیون زائر شیعه و سنی و مسیحی و...، با راهپیمایی اربعین، جنازه داعش که نه، هیمنه آل‌سعود و آمریکا و اسرائیل را زیر پا می‌گذاشتند، تدبیر عربستان به گروگانگیری و ضرب و شتم سعد حریری ختم شد. آیا این روند، اتفاق کوچکی است؟


3- گزارش خبرنگار BBC از لبنان خواندنی است که آبان 96 نوشت «راننده لبنانی از ولیعهد عربستان با عبارت یا عیب‌الشوم (ای لکه ننگ) و طفل مجنون یاد می‌کرد. این احساس بسیاری از لبنانی‌ها نسبت به عربستان است، فارغ از اینکه هوادار کدام جریان سیاسی یا مذهبی باشند. برای همه قطعی شده که نخست‌وزیرشان دست سعودی‌ها اسیر است. در عین حال، بر این باورند که این سناریو، شکست خورده است. آگاهان امور منطقه تقریبا همصدا هستند که نقشه بن سلمان شکست خورده؛ قرار بود هواداران سعد حریری مثل 13 سال پیش به خیابان‌ها بریزند و علیه دخالت ایران و سلطه حزب‌الله بشورند! اما نه‌تنها چنین موجی راه نیفتاد، بلکه جریان مستقبل که حریری در رأس آن است و اکثریت اهل سنت را نمایندگی می‌کند، با جریان‌های سیاسی مخالف عربستان هم‌صدا شد. این جریان با اینکه همواره پایگاه سعودی‌ها بود، اکنون در بدنه و بخش عمده‌ای از رهبری‌اش ، نشانه‌های دلسردی از عربستان را نشان می‌دهد... نتیجه فراخواندن حریری به ریاض و اعلام استعفای او، دلزدگی دوستان عربستان در لبنان بوده و تقویت جایگاه حزب‌الله، تا آنجا که هم آنان که در مراسم اربعین شرکت جستند، به سیدحسن نصرالله لبیک گفتند و هم جوانانی که در عشرتکده با آواز خواننده رقصیدند که می‌خواند؛ اذا ما بترده السعودیه بالقوه، بیجیبه السید (اگر عربستان به زودی حریری را برنگرداند، سید او را برمی‌گرداند)».


4- در وضعیت توفیقات راهبردی جبهه خودی و استیصال جبهه غرب، و در حالی که فوکویاما تئوری پرداز «پایان تاریخ» درباره بن بست ناشی از بی‌عدالتی و شکاف طبقاتی لیبرالیسم هشدار می‌دهد، مایه تاسف است لیبرال‌های وطنی بخواهند مانند وزیر بی‌کفایت راه، مشق لیبرالیسم و اقتصاد آزاد کنند. آنها همواره تاخیر فاز دارند؛ هنگامی که مارکسیسم در حال فروپاشی بود، اغلب سوپر چپ بودند و حالا که لیبرالیسم در حال زمین خوردن است، ادای راست درمی‌آورند! دولت از یک سو دچار نابسامانی ستادی (به هم ریختگی چهار وزارتخانه اقتصادی) است و از سوی دیگر گویا نمی‌خواهد از سیطره «روح استیلا طلب برجام» خارج شود. بی‌علت نیست آزاد ارمکی جامعه‌شناس حامی دولت می‌گوید «دولت روحانی با هاشمی و احمدی‌نژاد فرق می‌کند. دولت، بعد از برجام تمام شد. وقتی برجام به هم ریخت، دولت روحانی نیز به اتمام رسید؛ چون تمام هویت خود را به برجام گره زده بود. کشور مشکل اقتصادی دارد اما دولت، وزیر اقتصاد ندارد». شبیه همین انتقاد را کارشناسان اقتصادی حامی دولت مطرح می‌کنند.


5- نمایندگان مجلس که از رای اعتماد به وزرا تا تصویب لایحه CFT با دولت همراهی کرده‌اند، از چهار پاسخ رئیس‌جمهور به پنج سؤال اقتصادی قانع نشدند. اما باز هم، اراده درستی شکل نگرفته و دولت همچنان در تعلیق به‌سر می‌برد. وزیر راه و شهرسازی با استعفای طلبکارانه، و وزیر صنعت و تجارت با معرفی شدن برای تصدی وزارت رفاه و کار، از استیضاح و مواخذه در ساحت افکار عمومی شانه خالی کردند. اما مشکل، باقی است. وقتی آقای روحانی وزیرِ در معرض استیضاح را برای تصدی وزارت رفاه و کار معرفی می‌کند؛ یعنی از عملکرد او راضی است؛ ولو اینکه مردم و نمایندگان و فعالان اقتصادی رضایت نداشته باشند. آیا مهم نیست وزارت صنعت، با تولید و تجارت و مصاف نابرابر صنایع داخلی با سیل واردات و همچنین قیمت خودرو و سایر تولیدات انحصاری دولت چه کرده است؟ اگر وزیر صنعت، رئیس ‌ستاد انتخاباتی دولت در انتخابات 96 بوده، وزیر راه نیز همین سمت را برای اصلاح‌طلبان در انتخابات 88 داشته است.


6- آقای آشنا مشاور رئیس‌جمهور حرف درستی زده که «کاش در کشور یک بخش تخصصی برای حسابداری فرصت‌های از دست رفته ایجاد شود». وزیر راه و شهرسازی به شهادت کارشناسان حامی و منتقد دولت، باید برکنار می‌شد، اما آن قدر با او مماشات شد تا طلبکارانه استعفا کرد. او پنج سال فرصت رونق اقتصادی و رفع یکی از اصلی‌ترین مشکلات بیش از نیمی از مردم را نابود کرد. بخش مسکن، یکی از حوزه‌های راهبردی است که ارتباط چندانی با تحریم ندارد و به همین دلیل می‌توانست اسباب رونق تولید باشد. مزیت دیگر اینکه صدها شاخه صنعتی و تولیدی، مستقیم و غیرمستقیم با تولید مسکن ارتباط دارند و ظرفیت ایجاد صدها هزار شغل در این بخش وجود دارد. می‌شد نقدینگی 1600 هزار میلیارد تومانی را که یکی از دلایل اصلی آشفتگی بازار است، به سمت تولید مسکن هدایت کرد تا هم مشکل چند ده میلیون متقاضی مسکن مرتفع گردد و هم اقتصاد ملی دچار تورم شدید نشود. در اینجا ما نه از تحریم، بلکه از بی‌کفایتی خسارت دیدیم.


7-وزیری که ادعا می‌کند نمی‌توانسته با دولت کار کند، چرا پنج سال کشور را معطل خود کرد؟ و چرا پنج سال از سوی رئیس‌جمهور تحمل شد؛ برای کدام تخم دو زرده در مدیریت؟ یکی از چندین خسارت او آن است که طبق قانون، از سال 94 مکلف به راه‌اندازی سامانه برای شفاف‌سازی معاملات مسکن و اخذ مالیات از خانه‌های احتکار شده بود اما طفره رفت. تعداد واحدهای احتکار شده ظرف شش سال، از یک میلیون و نهصد هزار به دو میلیون و پانصد هزار واحد رسید. چنین مدیری فراتر از برکناری، باید محاکمه شود اما او در حالی که فقط در یک سال موجب افزایش 72 درصدی قیمت مسکن شده، با بهانه‌تراشی استعفا می‌دهد!


8- معیشت مردم و آینده و پیشرفت کشور چرا باید گروگان دعوا و تسویه حساب میان دو حزب دولتی کارگزاران «(طیف کرباسچی- جهانگیری- زنگنه) و «اعتدال و توسعه (تیم نوبخت، واعظی، ترکان و بانک) باشد؟ مگر کل ظرفیت نخبگان یک ملت 80 میلیونی در این دو حزب چند صدنفره خلاصه می‌شود؟ مسئولیت رئیس‌جمهور، استفاده از ظرفیت انبوه نخبگان فکری و اجرایی (اعم از موافق و منتقد) است که معطل برخی تلقی‌های حزبی و سیاسی مانده و عملا حربه ناکارآمد تحریم دشمن را موثر می‌کند. دولت نیازمند تحول در رویکرد، تیم و تدبیرهاست. آقای روحانی نباید خود را از ظرفیت‌های عظیم فکری و عملیاتی موجود در کشور محروم کند و معطل یک حلقه بسته مدیریتی بماند که هرچه در چنته داشتند، عرضه کرده‌اند. الزام نیست که مثلا در وزارت راه و شهرسازی و ظرفیت ضدتحریمی آن، وزیر دولت قبل از خود (با کارنامه ساخت دو میلیون واحد مسکونی و صاحب خانه شدن ده میلیون نفر) را به همکاری دعوت کنند اما منطق حکم می‌کند وزیر فعلی بهتر یا لااقل هم‌تراز وزیر قبل از خود باشد. وزارتخانه‌هایی مانند وزارت راه و شهرسازی، مدیریتی غیرسیاسی و فنی و تخصصی هستند. رئیس‌جمهور می‌تواند از ظرفیت‌هایی مانند قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص) که خلاقیت و توانمندی خود را در احداث پالایشگاه، اتوبان، سد و تاسیسات صنعتی و عمرانی عظیم نشان داده، استفاده کند. باید از سپاه و بسیج و دیگر مراکز حضور نخبگان پرانگیزه و کارآمد به‌عنوان توانمندی برآمده از متن ملت، برای شکستن حصار تحریم و خودتحریمی استفاده کرد. به یاد بیاوریم چگونه تحریم‌های سنگین در حوزه‌هایی مثل بنزین از همین طریق مضمحل شد.


9- حتما باید از دولت به عنوان خط مقدم ایستادگی مقابل فشار دشمن حمایت کرد و قوای دیگر باید بر این امر اهتمام داشته باشند؛ اما نه درباره خطاها و ‌اشتباهات.آقای جهانگیری می‌گوید «در جلسه شورای هماهنگی اقتصادی سران سه قوه تصریح شد تصویب FATF در مجلس از نیازهای ضروری کشور است». آیا این شورا، روابط عمومی وزارت خارجه است؟ قرار است در آن شورا تدابیر اقتصادی درون‌زا اتخاذ شود یا بی‌توجه به عبرت‌های اجرای یک‌طرفه برجام و دو سال همکاری زیانبار با FATF ، دوباره درس عبرت شویم؟ نقشه غرب، چنانکه در آخرین بیانیه FATF هم دیده می‌شود، هُل دادن ایران به وادی انتظار، معطلی و روزمرگی، و جا ماندن از پویش پیشرفت است. آنها می‌خواهند ما را در وضعیت «تعلیق و استثنا» نگه دارند؛ همان که در برجام برخلاف معاهده NPT انجام دادند. اعتراف نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان ملل گویاست؛ «در راستای سیاست مرد دیوانه، همواره ترامپ را تند مزاج، ترسناک و غیرقابل پیش‌بینی به تصویر می‌کشیدم تا رقبا خواست ما را بپذیرند». آمریکا یقین دارد تحریم در ایران اثر نمی‌کند. آنها به انواع شگردهای خودتحریمی از داخل امید بسته‌اند.

تبعات بازگشت « شاه زل »

 امیر مسروری در خراسان نوشت:

زلمای خلیل زاد با بازگشت به افغانستان موج جدیدی از سیاست های آمریکا را دنبال می کند. چهره خلیل زاد به عنوان یک جمهوری خواه همیشه مورد توجه این حزب بوده است و یاران بوش او را به عنوان متولی اصلی حمله آمریکا به افغانستان و هدایت آن تلقی می کنند. اطرافیانش او را یک پای تمام پرونده های افغانستان در آمریکا پس از 1979 می دانند و معتقد هستند، زلمای خلیل زاد مورد توجه تمام مسئولان آمریکایی در طول تاریخ افغانستان بوده و هرجا اسمی از کابل به میان می آید، شاه زل یکی از طرف های مشورت است. نقش او در شکل گیری القاعده، طالبان، مجاهدان علیه شوروی، جنگ علیه شوروی، انتقال عناصر القاعده به عراق در نشست کردستان قبل از سقوط صدام، دولت سازی پس از اشغال در افغانستان، به روی کار آوردن کرزای و حالا پرونده آینده افغانستان، کاملا محسوس است. در تحلیل ها نشان می دهد زلمای خلیل زاد یکی از عناصر اصلی سازمان دهی طالبان افغانستان در ابتدای تشکیل این گروه بود. حتی در نقش تسلیح القاعده افغانستان فعال بوده و این شخصیت در طول سال های اخیر رابطه خود را با سران این گروه ها، حفظ کرده است.

حرکت افغانستان به تشکیل پارلمان در سال 2018 و تشکیل دولت در سال 2019، حرکتی مهم و حساس برای تمامی بازیگران خارجی این کشور است. ترامپ در مناظرات انتخاباتی خود بارها از بی فایده بودن حضور در افغانستان می گفت و کلینتون را متهم به هزینه های بی فایده می کرد؛ اما در کمتر از یک سال از روی کار آمدنش، دستور بازگشت نیروهای نظامی و افزایش نظامیان آمریکایی را صادر کرد و از زلمای خلیل زاد خواست تا سفارت این کشور را در افغانستان برعهده بگیرد. خواب آمریکا برای افغانستان را باید در چند پرده بازخوانی کرد:

الف) هدف آمریکا از جنگ افغانستان صرفا براندازی حکومت طالبان یا برخورد با سرکرده گروه القاعده نبود. حضور آمریکا در افغانستان یک برگ برنده برای این کشور در منطقه ویژه ژئوپلیتیک غرب آسیا و آسیای مرکزی است. از یک سو افغانستان باتلاق همیشگی روس هاست و از سوی دیگر ایغورها بازیگران خوبی هستند تا با کنترل آن، پکن مجبور به پذیرش تعهدات سنگینی شود. از سویی مرز گسترده زمینی با ایران، فرصت مناسبی است که تهدیدات آمریکا علیه کشورمان سریع تر انجام شود. پایگاه های آمریکایی در افغانستان نیز نشان می دهد، تنوع و گستردگی آن بیش از آن که تدافعی و برای تامین امنیت افغانستان باشد، برای یک تهاجم به دیگر کشورها طراحی شده است. حال ترامپ دریافته برای فشار به ایران نیاز است از خاک و مرز افغانستان استفاده کند. پرونده انتقال داعش به افغانستان برای بازیگری علیه ایران دیگر هدف آمریکا در کوتاه مدت است که با آمدن زلمای خلیل زاد تکمیل شد.

ب) مدیریت طالبان و جلوگیری از تسلط این گروه بر کابل، دیگر طرح برنامه ریزی شده آمریکاست. به نظر آمریکا طالبان از کنترل آن ها خارج شده و نمی توان با آن بر سر موضوعات حساس و حیاتی مذاکره کرد. رفتن زلمای خلیل زاد به عنوان پدر گروه های افغانستانی در واقع تغییر سیاست های آمریکا در قبال طالبان نیست بلکه به دنبال کاهش سرعت این گروه برای تسلط بر کابل و از دست دادن افغانستان است. آمریکایی ها می دانند از دست دادن کابل و بسیاری از شهرهای دیگر، یک آبروریزی بین المللی است و از طرفی طرح های مهم آمریکا را در غرب آسیا مختل می کند. طالبان رقیب جدی داعش در افغانستان و از گروه هایی است که در مقابله با داعش، فتوای جهادی صادر کرده است. در صورتی که آمریکا بخواهد از بازیگری داعش در افغانستان برای ناامن سازی منطقه استفاده کند، مجبور است طالبان را کانالیزه کند تا آن ها مانع از طرح های واشنگتن نشوند.  گزارش های منتشر شده از محل استقرار داعش و نزدیکی آن به پایگاه های آمریکایی بدون «لجمن» نشان از هماهنگی کامل این دو مجموعه با یکدیگر دارد.

ج) آمریکایی ها تمایلی ندارند افغانستان در اختیار مجاهدانی قرار بگیرد که ارتباطی هم با ایران داشته اند.  مسئله ای که با اشتباه آمریکایی ها در عراق هزینه ای به مراتب سنگین تر تحمیل کرد. آمریکا تصورش را نمی کرد بازگشت مجاهدان عراق به بغداد می تواند این کشور را به یک شریک راهبردی برای ایران تبدیل و کمربند محور مقاومت را تکمیل کند. ترس آمریکایی ها بازگشت مجاهدان افغانستانی به قدرت و تکرار اشتباه عراق است. زلمای خلیل زاد به کابل بازگشت تا همچون سال های اولیه حضور آمریکا، پرونده تشکیل دولت مرکزی افغانستان را در زمینه سیاست های آمریکا طراحی کند، اما این بار بدون حضور یک نیروی مجاهد افغانستانی. در واقع آمریکا نمی خواهد ظرف مدت کوتاهی افغانستان را هم مثل عراق از دست بدهد.

بازگشت شاه زل، بیش از آن که یک بازی سیاسی باشد، برگشت ترامپ به سیاست های بوش در موضوع افغانستان است و به نظر می رسد تفاوت این سیاست ها با دوران بوش، چالش های ترامپ با اسلام آباد و حمله مستقیم سیاسی به پاکستان است. در واقع زلمای خلیل زاد برگشت تا این شکاف را پر کند و سیاست های ترامپ در افغانستان همانند بوش اجرایی شود. اما تفاوت این سیاست ها، بازسازی دوباره دولت افغانستان از پایین بدون حضور یک نیروی مجاهد افغانستانی است.

آخوندی رفت ولی دیر رفت!

امید رامز در وطن امروز نوشت:

روز شنبه نامه استعفای عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در رسانه‌ها منتشر و بلافاصله نیز با خبر پذیرش این استعفا توسط رئیس جمهور، همراه شد، بنابراین بد نیست به همین بهانه عملکرد 5 ساله آخوندی مورد ارزیابی قرار گیرد. کارنامه عباس آخوندی در 2 حوزه نظری و عملی قابل بررسی است و وضعیت حال حاضر بازار مسکن که ساماندهی آن به عنوان ابتدایی‌ترین «حقوق شهروندی» در دولتی که گفتمان حاکم بر آن احقاق همین حقوق است، جزو اصلی‌ترین ماموریت‌های این وزارتخانه محسوب می‌شود، نشان می‌دهد وزیر میلیاردی در این حوزه کارنامه قابل قبولی در دوره 5 ساله وزارتش نداشته است.


نامه استعفای آقای آخوندی حاوی نکته مهمی است و آن اینکه آخوندی با تاکید مجدد بر گزاره‌های حقوق مالکیت، بازار آزاد و حاکمیت قانون، مجددا ارادت خود را به ساحت قدسی(!) نولیبرالیسم نشان می‌دهد اما همزمانی تصادفی انتشار این نامه (در تاریخ 10 شهریور نگاشته شده)، با مصاحبه نشریه بریتانیایی «نیواستیت‌من» با فرانسیس فوکویاما، تئوریسین نظریه «پایان تاریخ» که در دهه 90 و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، لیبرالیسم را نقطه پایانی تکامل ایدئولوژیک بشر و جهانی شدن اندیشه لیبرال- دموکراسی را به عنوان آخرین نوع حکومت بشری تلقی می‌کرد و همچنین انتقادات علمی شدید دکتر فرشاد مومنی به نظریات «اقتصاد بازار» دولت که در موسسه مطالعات دین و اقتصاد مطرح شد، بی‌اعتباری نگاه ایدئولوژیک آخوندی به اقتصاد بازار را بیش از پیش نشان داد.


فوکویاما در مصاحبه اخیر خود در پاسخ به این سوال که احیای مجدد چپ سوسیالیست در انگلستان و آمریکا را چگونه ارزیابی می‌کند، گفت: «دوره متمادی استقلال بازار که در زمان ریگان و تاچر آغاز شد، از جوانب مختلف آمار فاجعه‌باری داشته است... به نظر می‌رسد برخی چیزهایی که مارکس گفته، درست از آب درآمده است». اگر چه ارجاع به سخنان اخیر فوکویاما به منزله تایید مارکسیسم و سوسیالیسم نیست اما بخوبی شکست نگاه اقتصادی مبتنی بر لیبرالیسم را که آخوندی خود را پایبند به آن می‌داند و دلیل استعفای خود را در یک فرافکنی هوشمندانه(!) عدم پایبندی دولت به گزاره‌های آن می‌داند، به اثبات می‌رساند. انتقاد آخوندی از دولت در حالی مطرح می‌شود که اولا هفته گذشته مسعود نیلی، مشاور اقتصادی دولت در پاسخ 20 صفحه‌ای به انتقادات دکتر عباس شاکری به پایبندی دولت روحانی به اقتصاد بازار اذعان داشته و از آن دفاع کرده بود. بررسی شرایط اقتصادی کشور فی‌المثل در حوزه آموزش‌وپرورش و دانشگاه نیز این نظر را تصدیق می‌کند.


ثانیا دکتر شاکری و دکتر فرشاد مومنی نیز انتقادات علمی شدیدی به اصرار تیم اقتصادی دولت به نظریات اقتصاد بازار، مطرح کرده بودند؛ از جمله عدم توجه به بسترسازی نهادی لازم برای ایجاد اقتصاد مبتنی بر بازار، عدم یک زمینه عادلانه برای تحقق بازار خنثی و بی‌طرف، تضاد مبانی اقتصاد بازار با عدالت اجتماعی، به رسمیت شناختن حقوق مالکیت بدون توجه به تامین حقوق ابتدایی جامعه برای داشتن حداقل‌های یک زندگی شرافتمندانه و بدون انباشت سرمایه لازم. اینها از انتقادهایی بوده که به نظام اقتصادی مبتنی بر بازار که نیلی و آخوندی تمام‌قد از آن دفاع می‌کنند، مطرح شده است.


در حوزه کارکردی نیز انتقادات جدی به عملکرد آخوندی وارد است. نگاهی به آمار رشد اقتصادی بخش مسکن به عنوان یکی از بازارهای پرتلاطم ماه‌های اخیر از سال 93 تا 96 نشان می‌دهد رشد طرف عرضه مسکن در این سال‌ها بسیار نامطلوب بوده و آخوندی که مسکن‌مهر را (به عنوان سرپناه میلیون‌ها نفر از اقشار متوسط و ضعیف) «مزخرف» می‌دانست و سراب مسکن اجتماعی را برای مردم تصویر می‌کرد، نتوانست انتظارات را برآورده کند. رشد اقتصادی مسکن در سال‌های 93 تا 96 به ترتیب 5/1- درصد، 13- درصد، 9/14- درصد و 2/1- درصد بوده است. این در حالی است که اولا بنا بر نتایج سرشماری نفوس و مسکن در 4 ساله منتهی به سال 95، بیش از 2 میلیون ازدواج در کشور ثبت شده که نیاز به مسکن را افزایش داده است و ثانیا نوع، تعداد و مبلغ تسهیلات مسکن، طرف تقاضا را در این سال‌ها به میزان قابل ملاحظه‌ای افزایش داده است. ضمن اینکه عدم ایجاد یک ساختار مالیاتی که مانع از سفته‌بازی و خرید بیش از نیاز در بازار مسکن شود، مسکن را بیش از پیش به یک کالای سرمایه‌ای و لوکس تبدیل کرد.

آخوندی سال 93 در مخالفت با 2 مورد از طرح 9 بندی مرکز پژوهش‌های مجلس، وضع قوانین مالیاتی جدید، مالیات بر خانه‌های خالی و مالیات بر عایدی سرمایه را غیرمفید و خطرناک خوانده بود و جالب اینجاست که خود او 4 سال بعد و در سال 97، همین طرح‌ها را برای کنترل بازار مسکن پیشنهاد کرد؛ بخوانید نوشدارویی پس از مرگ سهراب! این عوامل در کنار هم، به علاوه مشکلات موجود در نقدینگی و همچنین راکد و کم‌سود بودن فعالیت‌های اقتصادی مولد و ساختار نظام بانکی، سبب شد بخش مسکن در سال‌های گذشته و بویژه ظرف 6 ماه گذشته رشد 300 درصدی را تجربه کند که به نوبه خود، با در نظر گرفتن شاخص «افزایش نرخ نسبت به بازه زمانی»، یک رکورد محسوب می‌شود. حوادث ریلی، هوایی  و جاده‌ای نیز در دوره وزارت آخوندی افزایش قابل توجهی داشت که هر یک از آنها به‌تنهایی می‌توانست عامل استعفای یک مدیر حرفه‌ای و دلسوز باشد. اما در حالی که در حادثه دلخراش قطار سمنان که استفاده از تجهیزات تقلبی با هزینه چندصد میلیاردی موجب مرگ چندده نفر از هموطنان شد، همه منتظر استعفا یا حداقل عذرخواهی آخوندی بودند ولی وزیر همیشه طلبکار، با عبارت مشهور «نگران نباشید، مسافران بیمه هستند» بدون هرگونه مسؤولیت‌پذیری، غائله را فیصله داد. به همه اینها اضافه کنید مشکلات موجود در بافت‌های فرسوده شهری را که حدود 20 میلیون نفر از مردم کشور را در خود جای داده است. آخوندی در ابتدای دولت وعده پرداخت سالانه 200 هزار فقره تسهیلات را مطابق برنامه ششم برای بهسازی و مرمت بافت‌های فرسوده داده بود که به هیچ‌عنوان محقق نشد.


اگر چه باید از استعفای آخوندی استقبال کرد اما به نظر می‌رسد این استعفا ناشی از استیضاح چهارمش بوده و اقتصاد بازار نیز بهانه‌ای بیش نبوده است

10 نکته در مورد جانشین احتمالی بن سلمان؛ احمد بن عبدالعزیز کیست؟

پرونده خاشقچی نقطه عطفی در مناسبات عربستان ایجاده کرده و حضور فردی چون احمد بن عزیز هم نمی تواند وضعیت بغرنج کنونی را به شرایط گذشته برگرداند.
گروه بین الملل نامه نیوز: یک زلزله سیاسی در عربستان و خاندان سعودی خیلی زودتر از آنچه شخصی چون محمد بن سلمان می اندیشید می تواند هر آنچه او در چند سال اخیر رشته بود را پنبه کند. او که ره صد ساله را یک شبه طی کرده بود، خواب پادشاهی را تبدیل به کابوسی وحشتناک می بیند. او مهمترین مظنون قتل خاشقچی است و رسانه های به دنبال مطرح کردن جانشین او هستند. کسی که بیش از هر کسی نام او در زبانهاست، احمد بن عزیز آخرین پسر باقی‌مانده شاه "عبدالعزیز ابن سعود"  است. یادآوری چند موضوع در حال حاضر می تواند به شناخت او و وضعیت حاضر کمک کند.
1- شاهزاده 'احمد بن عبدالعزیز' 72 ساله، (وزیر کشور سابق عربستان) که از فرزندان ملک عبدالعزیز بنیان گذار سعودی و ملکه 'حصه ' دختر 'احمد سدیری' است، پیش از این به یک مرد فراموش شده در میان خاندان سلطنتی سعودی تبدیل شده بود.
2- احمد بن عبدالعزیز که گفته می‌شود سی و یکمین پسر ابن سعود است، از سال ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۲ معاون وزیر کشور عربستان سعودی بود و برای مدت کوتاهی هم وزیر کشور شد. او در نوامبر گذشته و ساعاتی پیش از بازداشت یازده نفر از شاهزادگان توسط بن سلمان، موفق به فرار و عزیمت به آمریکا شد.
3- منابع سعودی می‌گویند کسانی که با محمد بن سلمان مخالف هستند، به صورت پنهانی دارند گرد احمد بن عزیز جمع می شوند و این موضوع می تواند با رفتن بن سلمان نوعی اجماع حول احمد بن عزیز ایجاد کند.
4- او چندی پیش زمانی که گروهی از معترضان به جنگ یمن در لندن در برابر منزل او شعار می‌دادند، به میان آن‌ها رفت و گفت باید حساب آل سعود را از سلمان پادشاه عربستان و محمد بن سلمان جدا کنند. او از معترضان خواست از شاه و ولی‌عهدش انتقاد کنند. 
5- در روزهای اخیر انتشار جزئیات بیشتر از نحوه مرگ احتمالی «جمال خاشقچی» روزنامه‌نگار منتقد عربستانی، فشار بر «محمد بن سلمان» ولی‌عهد سعودی و زمزمه‌ تلاش برای یافتن جایگزینی برای او را افزایش داده است. از این رو طبیعی است که نام فردی مطرح شود که سابقه مخالفت با او را دارد. هر چند نام خالد بن سلمان هم مطرح شده است اما فشار افکار عمومی شانس او را پایین می آورد.
6- احمد بن عبدالعزیز که دارای تجربیات کاری سطح بالا است، شخصیتی محبوب در میان خانواده سلطنتی بشمار می آید و یک همدردی با وی به دلیل قربانی شدنش در رقابت طوایف هم در زمان ملک عبدالله و هم در دوره ملک سلمان که به دنبال انتقال سلطنت به پسرانشان بودند، وجود دارد. 
7- احمد بن عبدالعزیز پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان، خود را ولیعهد مشروع و قانونی عربستان می دانست و از همین روی با محمد بن نایف که در ابتدا ولیعهدی به او داده شد و محمد بن سلمان جانشین ولیعهد شده بود بیعت نکرده  بود.
8- مطرح شدن نام احمد بن عبدالعزیز می تواند به نوعی پایان ملک سلمان هم باشد. اینطور باید گفت که پایان بن سلمان می تواند پایان ملک سلمان هم باشد. در یکی دو سال اخیر، بارها این مسئله مطرح شد که بزودی بن سلمان بر صندلی پدر خواهد نشست و در حقیقت او قدرتی به اندازه یک پادشاه داشت و پشت پرده تحولات عربستان را پیش می برد.
9- عربستان با برکناری ولیعهد جوان و نشستن یک مخالف بر جای او می تواند تغییرات و تحولات جدیدی را تجربه کند که به نوعی موضوع خاشقچی و رسوایی آن تاوان این وضعیت است.
10- اما پرونده خاشقچی تاثیر بی چون و چرایی بر مناسبات عربستان گذاشته و خواهد گذاشت که رفتن بن سلمان و آمدن هر فردی جدیدی نمی تواند عربستان تازه ظهور را به روزهای اوج برساند. این شرایط می تواند روابط عربستان و حامی اصلی آن یعنی امریکا را دچار یک خلا کند و پروژه هایی چون معامله قرن و تنشهای منطقه ای تحت تاثیر این وضعیت قرار گیرد.

عباس عبدی: جهانگیری بعد از دلار4200 تومانی که مطرح کرد، حق انتقاد از دولت را ندارد

عباس عبدی: جهانگیری بعد از دلار4200 تومانی که مطرح کرد، حق انتقاد از دولت را ندارد/معلوم نیست نتایج مثبتی از کناره‌گیری احتمالی‌اش به دست آورد/ نه‌تنها مجموعه اقتصادی همسو با معاون اول نیستند بلکه دایره تنگ‌تر شده است

عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:سخنان آقای جهانگیری درباره حدود اختیارات خودش و نیز اعلام اینکه خیلی از حرف‌ها را نمی‌تواند بزند به عنوان اولین واکنش انتقادی آقای جهانگیری در برابر موقعیت خودش در دولت مطرح شده است.
 پیش از این نیز اخباری جسته و گریخته در خصوص استعفا از معاونت اولی یا بروز اختلاف میان وی و رییس دولت یا رییس دفتر رییس‌جمهور شنیده می‌شد که معمولا مسکوت گذاشته یا حل می‌شد ولی این سخنان را می‌توان نشانه‌ای از افزایش و تشدید اختلافات تلقی کرد. در نتیجه برخی از سیاست‌مداران حتی پیشنهاد کردند که با این شرایط بهتر است وی صندلی معاونت اولی را ترک کند.

از سال 1368 که ساختار جدید قانون اساسی اجرا شد، معاون اول رییس‌جمهور به‌طور کامل در طول رییس‌جمهور تعریف می‌شد و بیشتر نقش تشریفاتی داشت. حساسیت زیادی هم نسبت به او وجود نداشت. وظایفش ذاتی نیست، حتی از یک وزیر هم کمتر است. در غیاب رییس‌جمهور وظیفه اداره دولت را برعهده دارد یا وظیفه هماهنگی معاونان رییس‌جمهور را دارد. همه اینها نیز مشروط به موافقت رییس‌جمهور است. انتصاب و عزل او نیز نیازمند هیچ موافقت و مخالفتی قانونی جز اراده رییس‌جمهور نیست. اینها به لحاظ حقوقی است ولی قضیه از منظر حقیقی تا حدی تفاوت دارد. به‌ویژه در دولت آقای روحانی. زیرا انتخاب وی عموما ناشی از حمایت اصلاح‌طلبان بوده است. و اگر چنین حمایتی نبود، رای‌آوری ایشان موضوعا منتفی بود. البته حمایت اصلاح‌طلبان هم نوعی ضرورت و اجبار برای آنان محسوب می‌شد و چنان دست‌شان باز نبود که بخواهند یا بتوانند از فرد دیگری حمایت کنند.
با این حال به طور ضمنی چنین برداشت شد که حضور آقای جهانگیری در مقام معاون اولی نه چون روال معمول، بلکه با اختیاراتی بیشتر برای حضور متعادل جریان اصلاحات در دولت است. ولی تجربه چهار سال اول نشان داد که این شرط یا حداقل برداشت در عمل محقق نشده است و آقای جهانگیری همچنان در جایگاه معاون اولی معمولی انجام وظیفه می‌کند.

دور اول گذشت ولی در دور دوم قضیه قدری پیچیده‌تر شد.این‌بار اصلاح‌طلبان و به طور مشخص آقای جهانگیری مستقیم‌تر وارد عرصه شدند و به نوعی به یار کمکی آقای روحانی در انتخابات وارد شد و شاید برای آقای جهانگیری این نوعی از خودگذشتگی فراتر از انتظار بود، کاری که انجام داد و به‌طور قطع امروز باید از آن پشیمان باشد. این‌بار تصور آن بود که گروه اقتصادی دولت در زیرمجموعه معاون اول عمل کند. من نمی‌دانم که آیا این را با آقای روحانی شرط کردند یا خیر. اگر شرط کردند و معاون اولی را پذیرفتند در این صورت در اولین لحظه‌ای که خلاف آن را دیدند باید کناره‌گیری می‌کردند و اگر شرط نکردند که هیچ ادعایی نمی‌توانند داشته باشند.در هر صورت هنگامی که شواهد روشن حکایت از آن داشت که نه‌تنها مجموعه اقتصادی همسو با معاون اول نیستند بلکه دایره تنگ‌تر شده است، تنها فرصت را برای کناره‌گیری از دولت از دست داد و هنگامی که حوادث دی‌ماه 1396 رخ داد، این فرصت بیشتر از پیش از دست رفت و پس از اعلام دلار 4200 تومانی دیگر نه‌تنها نمی‌تواند چنین کند، بلکه معلوم نیست که نتایج مثبتی از کناره‌گیری احتمالی‌اش به دست آورد.

خبر فوری: دو نرخی شدن بنزین تا دو هفته آینده

عضو کمیسیون انرژی مجلس از احتمال فعال شدن سامانه هوشمند کارت سوخت تا دو هفته آینده خبر داد.
جلال میرزایی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگو با تسنیم، با بیان اینکه سامانه هوشمند کارت سوخت آماده است، گفت: احتمالاً پس از اربعین حسینی؛ یعنی  2 هفته آینده شاهد اعمال 2 نرخی شدن، نرخ بنزین باشیم.

وی درباره جزئیات این موضوع گفت: بر این اساس احتمالا 60 تا 80 لیتر بنزین سهمیه‌ای با قیمت فعلی یعنی یک هزار تومان در اختیار مصرف‌کنندگان قرار می‌گیرد و نرخ دوم با قیمت آزاد عرضه می‌شود. درباره  نرخ دوم گمانه‌زنی‌های مختلفی وجود دارد و مسئولان ذیربط به به جمع‌بندی نهایی نرسیدند.

عضو کمیسیون انرژی مجلس در پاسخ به این پرسش که افرادی که به هر دلیل کارت سوخت ندارند و یا کارت سوخت آنها مفقود شده چه اقدامی باید انجام دهند، تصریح کرد: کسانی که به هر دلیل کارت سوخت ندارند، می‌توانند به مراکزی که اعلام می‌شود مراجعه  و کارت سوخت خود را دریافت کنند. جای هیچ گونه نگرانی در این زمینه وجود ندارد.
به گزارش تسنیم، اسدالله قره‌خانی سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس از بررسی فعال شدن سامانه کارت سوخت و 2 نرخی شدن بنزین در جلسه امروز این کمیسیون خبر داده است.

میرتاج‌الدینی: 13 آبان اتفاق جدیدی نمی‌افتد

فعال سیاسی اصولگرا گفت:با فرارسیدن 13 آبان فشار روانی تحریم نیز برداشته خواهد شد و شرکت های اقتصادی و مردم خواهند دید وضعیت جدیدی پیش نمی آید بنابراین آرامش بیشتری بر اقتصاد کشور حاکم می شود.

گروه سیاست نامه نیوز: 15 روز تا اجرایی شدن مرحله دوم تحریم های آمریکا علیه ایران زمان باقی است. دو دیدگاه درباره تبعات این اتفاق مطرح می شود. جمعی از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی معتقدند «شوک دیگری به کشور وارد خواهد شد و وضعیت را از حال حاضر سخت تر می کند» اما در مقابل کسانی هم هستند که می گویند «همه آثار تحریم های یکجانبه آمریکا نمایان شده و اتفاق جدیدی نخواهد افتاد بنابراین وقتی 13 آبان برسد و تغییری رخ ندهد جو روانی تحریم ها از بین می رود که نتیجه اش بهتر شدن اوضاع خواهد بود».

حجت الاسلام سید محمدرضا میرتاج الدینی از جمله کسانی است که دیدگاه دوم را تأیید کرد و گفت: اگر تحریم های مرحله دوم آمریکا بخواهد از 13 آبان به اجرا دربیاید، اتفاق جدیدی نمی افتد چون در گذشته تحریم های شدیدتر از اینها را از سر گذراندیم بنابراین اقتصاد ایران در مقابل تحریم ها آبدیده و واکسینه شده است.

وی افزود: یک زمانی تحریم همه جانبه بود یعنی هم تحریم های آمریکا، هم تحریم های شورای امنیت، هم تحریم های اتحادیه اروپا وجود داشت و در چنین فضایی حتی کشورهای دوست هم نمی توانستند با ایران همراهی کنند. کشورهای چین، ترکیه، هند، روسیه و پاکستان در ظاهر به استناد تحریم های شورای امنیت سازمان ملل از همکاری با ایران اجتناب می کردند.

معاون رئیس دولت دهم یادآور شد: الان هیچ کدام آن وضعیت سابق وجود ندارد چون تحریم ها برآمده از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل نیست، ضمن آنکه اروپا راه خود را در حرف و سخن از تحریم های آمریکا جدا کرده و حتی تا آنجا پیش رفتند که می خواهند یک کانال مستقیم بانکی برای ایران باز کنند بنابراین آمریکا در اعمال تحریم ها علیه ایران تنهاست.

وی ادامه داد: ما در آن زمان که تحریم ها همه جانبه بود وزیر نفت دولت دهم آقای رستم قاسمی می گفت «حدود 170 میلیارد دلار نفت در طول آن ایام تحریم های همه جانبه نفت فروختیم» اما الان خیلی کشورها گفتند «ما تابع تحریم های آمریکا نیستیم و روابط خرید و فروش نفت با ایران و سایر مراودات اقتصادی و تجاری را خواهیم داشت».

عضو جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی تأکید کرد: آمریکا می خواهد تا 13 آبان جلوی فروش نفت ایران را بگیرد اما هیچ وقت نمی تواند به مقصود خود برسد چون در دوره تحریم های همه جانبه ما روزانه حدود یک میلیون بشکه نفت می فروختیم.

وی افزود: با فرارسیدن 13 آبان فشار روانی تحریم نیز برداشته خواهد شد و شرکت های اقتصادی و مردم خواهند دید وضعیت جدیدی پیش نمی آید بنابراین آرامش بیشتری بر اقتصاد کشور حاکم می شود.

این فعال سیاسی اصولگرا اظهار کرد: در نوسانات ارزی دو مسئله اثر داشت، یکی بحث جنگ روانی بود چون قبل از آنکه تحریمی اعمال شود، این نوسانات ارزی به وجود آمد، دوم برخی سوءتدبیرها و تصمیم های ناپخته فضای اقتصاد کشور اثر داشت که فضا جامعه را به هم ریخت.

میرتاج الدینی تأکید کرد: ما باید براساس تجارب گذشته تدبیرهای درست داشته باشیم، از آن طرف کشور از شرایط روانی عبور می کند بنابراین هیچ اثر جدیدی علیه اقتصاد ایران رخ نمی دهد.

مجلس مقدونیه با 80 رای موافق از تغییر نام کشور حمایت کرد

مجلس مقدونیه شامگاه جمعه با 80 رای موافق نمایندگان از تغییرات قانون اساسی که موجب می شود نام این کشور به «جمهوری مقدونیه شمالی» تغییر کند، حمایت کرد.
به گزارش نامه نیوز به این ترتیب مسیر عضویت مقدونیه در سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و اتحادیه اروپا را برای این کشور از یوگسلاوی سابق هموار می شود.
مجلس مقدونیه دارای 120 کرسی نمایندگی است.
پس از 5 روز بحث و مشاجره بین نمایندگان ائتلاف حاکم و اپوزیسیون ، پارلمان سرانجام به تغییر قانون اساسی رای داد و با این حساب مقدونیه پس از 27 سال می تواند با نام جدید یعنی «جمهوری مقدونیه شمالی» در مسیر عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا گام بردارد.
حکومت اسکوپیه پس از شکست در همه پرسی برای تغییر نام مقدونیه به «جمهوری مقدونیه شمالی» بر اساس توافق با یونان که روز یکشنبه 30 شهریور ماه برگزار شد، تصمیم گرفت که توافق نامه با یونان برای تغییر نام کشور و در واقع تغییر قانون اساسی را در پارلمان تصویب کند.
در همه پرسی، 36 درصد افراد واجد شرایط رای دادن شرکت کردند. برای موفقیت همه پرسی نیاز بود که بیش از 50 درصد رای دهندگان شرکت کنند.
مقدونیه توانست اختلاف با یونان را بر سر نام این کشور با امضای توافق نامه حل و فصل کند.
اسکوپیه و آتن 27 خرداد سال جاری موافقت نامه تاریخی را در منطقه ساحلی پرسپا در سواحل شمالی یونان در مورد حل اختلافات دو کشور بر سر نام مقدونیه امضا کردند.
مقدونیه شرایط عضویت در ناتو را از سال 2008 میلادی داشته، اما به دلیل وجود اختلاف با یونان نتوانست موافقت آتن را به عنوان عضو ناتو برای ورود به این سازمان نظامی بدست آورد.
جمهوری مقدونیه با جمعیت حدود 2 میلیون و 46 هزار نفر و مساحت 25 هزار و 713 کیلومتر مربع در شبه جزیره بالکان در جنوب شرقی اروپا قرار دارد و مانند دیگر کشورهای برآمده از یوگسلاوی سابق با معضلات اقتصادی فراوانی مواجه است. 
از آنجا که تقریبا یک چهارم جمعیت مقدونیه بیکار هستند، اسکوپیه تلاش دارد با عضویت در اتحادیه اروپا، تا حدودی مشکلات خود را حل کند. 
از زمان اعلام استقلال مقدونیه در 1991 تا امضای توافقنامه با یونان، این کشور به علت شباهت با یکی از استان‌های یونان همواره محل اختلاف با آتن بوده و مانع الحاق مقدونیه به نهاد‌هایی همچون ناتو شده است.
دولت آتن به دلیل اینکه مقدونیه قدیم بخش بسیار بزرگی از خاک یونان را شامل می‌شده، نگران است که دولت مقدونیه بعدها ادعایی دربارهٔ این بخش از یونان مطرح کند و به همین دلیل خواهان تغییر نام جمهوری مقدونیه است.

درخواست آمریکا برای مذاکره با ایران

با وجود آنکه مقام های کشورمان همواره تأکید کرده اند حضور ایران در سوریه تنها به صورت مستشاری و بنا به درخواست دولت دمشق است، «برایان هوک» رئیس گروه موسوم به «اقدام ایران» در وزارت خارجه آمریکا مدعی شد: اولویت کاری ما خروج تمامی نیروهایی است که به دستور ایران در سوریه حضور دارند.
هوک در گفت وگوی اختصاصی با شبکه تلویزیونی اسکای نیوز عربی، گفت: دو اقدام در سوریه در جریان است؛ نخست، حضور نیروهای آمریکایی در سوریه که برای تضمین کامل شکست داعش در آن جا حضور دارند و موضوع دوم، فعالیت «جیم جفری» فرستاده ویژه واشنگتن در امور سوریه است که یکی از مهم ترین اولویت های دیپلماتیک وی، شامل خروج ایران از سوریه می شود.
در حالی که هوک مدعی حضور نظامی ایران در دمشق است و این موضوع را غیر قانونی می داند، نیروهای آمریکایی به صورت غیر قانونی در شمال سوریه حضور داشته و این اقدام بدون کسب اجازه از دولت قانونی سوریه و مردم آن صورت گرفته است و از نظر مباحث حقوقی و قوانین بین المللی، تجاوز آشکار به خاک کشوری به شمار می رود که دولت قانونی دارد.
هوک در ادامه مدعی شد؛ همزمان با آنکه نظامیان آمریکایی برای شکست کامل داعش تلاش می کنند، هیأت دیپلماتیک ما برای تحقق خروج تمامی نیروهای تحت رهبری ایران از سوریه می کوشد.
وی با تکرار خواسته مقام‌های آمریکایی برای مذاکره دوباره با ایران، افزود: واشنگتن تلاش دارد توافقنامه جدیدی با تهران منعقد کند که شامل تمامی رفتارهای بی ثبات کننده این کشور باشد؛ در حالی که اشتباه توافق کنونی با ایرانی، این بود که این توافق تنها محدود به فعالیت هسته ای می شد.
رئیس گروه موسوم به «اقدام ایران» در بخش دیگری از صحبت هایش مدعی شد: تلاش می کنیم توافقی بهتر و جامع تر از توافق هسته ای کنونی با تهران ببندیم؛ چرا که توافق کنونی، موضوعاتی چون موشک های بالستیک قاره پیما، موضوع تروریسم، حملات سایبری، پولشویی و تهدید آبراه های دریایی بین المللی را در بر نمی گرفت.
هوک در پایان با تکرار خواسته مقام های واشنگتن برای مذاکره مجدد، بار دیگر ادعا کرد: نیازمند توافقنامه ای هستیم که رفتار بی ثبات کننده ایران به صورت کامل و نه تنها بعدی از آن را در برگیرد.
دولت آمریکا در ماه‌های گذشته به شیوه‌های مختلف خواستار گفت وگو و مذاکره با ایران شده؛ اما به موجب پیمان‌شکنی‌های گذشته، با مخالفت مقام‌های کشورمان مواجه شده است.
«دونالد ترامپ» رئیس جمهوری بدعهد آمریکا پیش از این برای دیدار «بدون پیش‌شرط» با مقام‌های ایرانی اعلام آمادگی کرده بود. وی زمانی دیگر هم گفت که حاضر است برای دستیابی به آنچه که «توافقی واقعی با تهران» می‌خواند، پای میز مذاکره بنشیند.

فلاحت پیشه: سهل انگاری های حادثه میرجاوه را پیگیری می کنیم

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از پیگیری موضوع حمله به نقطه صفر مرزی و میرجاوه و گروگانگیری مرزبانان خبر داد و گفت: برخی سهل انگاری ها باعث می شود جان مرزداران وطن به خطر بیفتد.
روز گذشته 14 نفر از نیروهای بسیجی طرح امنیت و هنگ مرزی میرجاوه بدست اعضای گروهک تروریستی ربوده شدند. بعد از چند ساعت گروهک تروریستی جیش العدل اعلام کرد این اقدام را انجام داده است.

حشمت الله فلاحت پیشه رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرآنلاین ربوده شدن تعدادی از  بسیجیان بومی و نیروهای هنگ مرزی در میرجاوه را از چند جنبه قابل پیگیری دانست و گفت: پیگیری نخست باید از طرف دولت پاکستان باشد، در واقع با وجود مذاکراتی که بین مسئولان ایران و پاکستان صورت گرفته و تفاهمنامه هایی که وجود دارد دولت پاکستان مسئول بوده و باید در این زمینه پاسخگو و حافظ جان مرزداران اسیر ایرانی باشد.

وی با بیان اینکه کم و کیف این موضوع باید برای کمیسیون امنیت ملی مشخص شود ادامه داد: به رغم تفاهم نامه های خارجی که وجود دارد و با اینکه ایران با افرادی که علیه اتباع ایرانی اقدام کنند با اشد مجازات برخورد می کند اما واقعیت این است که متاسفانه برخی سهل انگاری ها باعث می شود جان جوانان و مرزداران وطن به خطر بیفتد.

وی با تاکید بر اینکه به طور قطع موضوع این سهل انگاری ها در کمیسیون امنیت ملی مورد بررسی قرار می گیرد افزود: کمیسیون امنیت ملی هم سهل انگاری های دولت پاکستان و هم سهل انگاری های احتمالی داخلی را پیگیری می کند. واقع امر این است که بسیاری از اتفاقاتی که برای جوانان و مرزداران می افتد قابلیت پیشگیری دارد که متاسفانه ضعف هایی وجود دارد.

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در تشریح چگونگی عملکرد ایران در برخورد با این حادثه گفت: وزارت امور خارجه و وزارت کشور در مناسبات خارجی و همچنین دستگاه های اطلاعاتی- امنیتی در مناسبات خارجی با پاکستان باید پیگیر موضوع شوند که در درجه اول حفاظت از جان ایرانیان باید در دستور کار آنان قرار گیرد ضمن اینکه ما هم در  کمیسین امنیت موضوع را مورد پیگیری قرار می دهیم.

پشت پرده سفر پمپئو به ریاض و ملاقات با بن سلمان

مجتهد، افشاگر سعودی در پیامی در شبکه های اجتماعی خود به پشت پرده سفر پمپئو به ریاض و ملاقات با بن سلمان پرداخته است.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ مجتهد، معارض و افشاگر سعودی در پستی پیرامون سفر مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا به عربستان سعودی نوشته است: ترامپ، پومبئو را نه برای حقیقت یابی بلکه برای هماهنگی با بن سلمان و داستان پردازی درباره «گروه مارقین» فرستاده است تا سخنان ترامپ با وی تناقض نداشته باشد.

وی در ادامه آورده است: اما به نظر می رسد شرایط برای بن سلمان به گونه ای است که حتی علیرغم تلاش ترامپ برای نجات وی هیچ راه خلاصی ندارد و مشکلش با سرعت بحرانی خواهد شد و کاملا دراماتیک سقوط خواهد کرد 

مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده برای گفت‌وگو با پادشاه عربستان درباره ناپدید شدن جمال خاشقجی و احتمال قتل این معارض عربستانی به ریاض سفر کرد. 

مال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد از زمان ورود به ساختمان کنسولگری عربستان سعودی در استانبول از سه‌شنبه هفته گذشته (۱۰ مهرماه/۲اکتبر) ناپدید شده است.

برخی مقام‌های ترکیه‌ای گفته‌اند او در داخل این ساختمان کشته شده، اما مقام‌های سعودی معتقدند او ساختمان را ترک کرده است. رژیم سعودی از انتشار فیلمی که ادعایش برای خروج خاشقچی را تأیید کند خودداری کرده است. 

خاشقجی سپتامبر ۲۰۱۷ از عربستان متواری شد و بعد از آن به عنوان ستون‌نویس «واشنگتن‌پست» مقاله‌هایی در انتقاد از سیاست‌های کشورش به ویژه «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی منتشر کرد. 

وی از جمله منتقدان صریح دخالت نظامی ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی در کشور یمن بود.

 

الجزیره: خاشقچی توسط پزشک سعودی کشته و مثله شد

شبکه تلویزیونی الجزیره قطر در گزارشی به نقل از منابع مطلع در ترکیه اطلاعات جدیدی درباره جمال خاشقچی، روزنامه نگار ناراضی سعودی، منتشر و اعلام کرد که این روزنامه نگار توسط پزشک ویژه نیروهای امنیتی سعودی به قتل رسیده و مثله (قطعه) شده است.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ الجزیره با استناد به تصاویر و صداهای ضبط شده در داخل کنسولگری عربستان و به نقل از منابع خود اعلام کرد که خاشقچی دو هفته پیش و دقایقی بعد از ورود به کنسولگری عربستان در استانبول توسط "صلاح الطبیقی" پزشک ویژه تشریح (کالبد شکافی) که با نیروهای امنیتی عربستان همکاری دارد، کشته شده است.
در این گزارش آمده است، خاشقچی در عرض هفت دقیقه و در داخل اتاق سرکنسول عربستان کشته شده و اجزای بدن او توسط این پزشک از هم جدا شده است.
به گفته الجزیره، الطبیقی بعد از کشتن خاشقچی از کنسول خواسته بود تا اتاق را ترک کند سپس اقدام به مثله کردن جسد کرده بود. 
او همچنین از همکارانش خواسته بود که هنگام مثله کردن جسد خاشقچی موزیک گوش کنند.
بر اساس این گزارش، روزنامه نگار سعودی قبل از مرگ بدون اینکه مورد بازجویی قرار گیرد، ضرب و جرح و به او ماده ای مخدر تزریق شده است.
خاشقچی 2 اکتبر (10 مهر ماه) پس از ورود به ساختمان کنسولگری عربستان در استانبول ناپدید شد. 
به گزارش ایرنا، روزنامه واشنگتن پست پیشتر اعلام کرد که تصاویر ویدئویی و صدای ضبط شده ای موجود است که اثبات می کند خاشقچی پس از شکنجه، کشته شده است.
خاشقچی که پس از انتصاب بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان، این کشور را ترک کرد و به آمریکا رفت، در روزهای اخیر قصد ازدواج با یک زن تبعه ترکیه را داشت و برای طی کردن مراحل ثبت ازدواج خود مجبور به مراجعه به کنسولگری عربستان در استانبول شده بود.
ناظرین امور منطقه می گویند ،با توجه به تسلط بی سابقه ولیعهد عربستان بر امور کشور ، بعید به نظر می رسد که ربودن و کشتن جمال خاشقچی بدون اطلاع وی صورت گرفته باشد.

 

عربستان ایران را مقصر قتل خاشقجی معرفی کند؟

مرکز مطالعات استراتژیک سوریه در گزارشی نوشت که تنها راه خروج عربستان از بحران قتل جمال خاشقجی این است که همانند همه بحران‌های پیشین، ایران را مقصر معرفی کند.
پایگاه اینترنتی مرکز مطالعات استراتژیک سوریه در گزارشی به قتل "جمال خاشقجی"‌ روزنامه نگار منتقد سعودی در سفارت عربستان در استانبول پرداخت و نوشت: یکی از محافظان شخصی "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان از اعضای تیم قتل و شکجه خاشقجی در استانبول بوده و بن سلمان نمی تواند به راحتی مدعی این موضوع شود که محافظ وی به صورت خودسرانه مرتکب این قتل شده است.

این پایگاه خبری در ادامه نوشت: تنها راه خروج عربستان از این بحران این است که همانند همیشه ایران را مقصر این قتل معرفی کنند.

از سوی دیگر سناتور "وان هولن" اعلام کرد که دستور قتل خاشقجی بدون تردید از بالاترین هرم حکومت در عربستان صادر شده است و واشنگتن نباید شریک این جنایت پلید شود.

جمال خاشقجی دوم سپتامبر برای کارهای مربوط به مدارکش وارد کنسولگری عربستان در استانبول شده و به‌گفته نامزدش که منتظر او بوده، دیگر از ساختمان بیرون نیامد. مقامات سعودی ادعا کرده‌اند که این نویسنده و روزنامه‌نگار 59ساله از کنسولگری خارج شده است، اما رسانه‌ها گزارش‌هایی مبنی بر به‌قتل رسیدن و تکه تکه شدن جسد او در کنسولگری عربستان منتشر کرده‌اند.

شبکه خبری سی ان ان اعلام کرده است که مقامات سعودی در حال آماده شدن برای اعلام خبر کشته شدن خاشقجی هستند.

از قرار معلوم، سعودی ها قصد دارند دلیل قتل وی را اشتباه در بازجویی اعلام کنند.

راز های سر به مهر درباره یک دیپلمات ضد ایرانی ؛ صندوقچه اسرار کاخ سفید چه زمانی باز می شود؟

نیکی هیلی هر چه در توان داشت با آب و تاب و خارج عرف نهادی چون سازمان ملل به اجرای دستورات ترامپ بپردازد، اما در نهایت این شیفتگی بیش از حد نتوانست به نتیجه لازم منجر شود.
گروه بین الملل نامه نیوز: اگر بگوییم نیکی هیلی یکی از ضد ایرانی ترین یاران تیم ترامپ بود بی راه نگفته ایم. او هر چند در چنته داشت رو کرد تا وضعیتی را  که در مورد ایران آرزوی آن را داشت برآورده کند. طرحهای جدید داد، به دیدار آمانو رفت، به هند و کشور آبا و اجدادی اش سفر کرد، نمایش موشک و آهن پاره برای رسانه ها گذاشت و آرزوی آن را داشت که پرونده ایران را به هر بهانه ای، از حضور و فعالیت در یمن و سوریه تا مسائل موشکی و حقوق بشری به شورای امنیت سازمان ملل بکشاند. جایی که او ابتکار عمل را در دست داشت و تلاش میکرد با سخنان به ظاهرا منطقی، ایران را یک عنصر نامطلوب برای جهان بشناساند. 
مجموعه رفتارهای او در مقابل ایران، باعث شد از او با عنوان زنی ستیزه جو نام برده شود و رفتارهایش بیش از پیش مورد رصد قرار گرفت. شاید بدگمان ترین افراد هم نمی توانست حدس بزند شخصی چون او از تیم ترامپ کنار برود. اما دولت ترامپ دولت شگفتی هاست. همین موضوع است که کارشناسان را به ادامه حضور ترامپ در کاخ سفید دچار تردید میکند. آیا او به حکومت خود در امریکا ادامه خواهد داد؟ با چه کسانی؟ چرا وفادارترین افراد نیز در کنار او نمی مانند.
دو دلیل برای کنار رفتن هیلی متصور است. اول عمق پیدا کردن اختلافات پنهان هیلی با دیگر اعضای تیم ترامپ از جمله بولتون و همین طور خود بولتون و دوم تمایل او برای رفتن به سمت فعالیتهای مالی و کسب درآمد برای آینده که میتواند حضور در انتخابات ریاست جمهوری از جمله آن باشد.
هیلی مانند برخی دیگر از افراد کنار گذاشته شده یا استعفا داده شده با ناراحتی و عصبانیت پست خود را ترک نکرد. در جلسه نشست او با ترامپ برای اعلام کناره گیری او، نمودی از امیدواری به آینده و تواهم مشاهده میشد، هر چند نمایشی مصنوعی باشد. این می تواند نشانه ای از علاقه بی حد و حصر هیلی برای اعمال منویات رئیس خود باشد. اقداماتی که در نهایت به نتیجه نرسید.
اختلاف هیلی با مشاور امنیت ملی امریکا جان بولتون به تداخل حوزه علاقمندی آنها برمی گردد. هر دوی آنها دوست داشتند در مورد ایران کار کنند و طرحهای خود را برای رئیس باز نمایند. هر چند روشها و تفکرات هر دو می توانست نزدیک به هم باشد اما حرف آخر را باید یک نفر می زد. شاید پشت کردن به بولتون تازه از راه رسیده می توانست بحران بیشتری به دنبال داشته باشد. از این رواز اختیارات نیکی هیلی در این میان کاسته می شود. 
با روی کار امدن بولتون و پمپئو عملاً دو دستگاه مهم در راهبردهای سیاست خارجی و شورای امنیت ملی امریکا  را در اختیار این دو نفر قرار گرفت که ازسوی ترامپ، مسئولیت های مذاکرات روسیه و کره شمالی را نیز به عهده داشتند که فضای هرگونه همکاری را بر روی هیلی بست.

موضوع دیگر این است که هیلی در یک موضوع با خود ترامپ کاملا هم عقیده نبود و آن هم روسیه بود. ترامپ کسی است که هر طور با او از دشمنی و خطرناک بودن روسیه سخن بگویی در نهایت نمی تواند علاقه خود به دیدار با پوتین و حل مسائل دوجانبه را پنهان کند. ترامپ درصدد بود از نتایج اجلاس هلسینکی، امتیازهای بیشتری برای اجلاسیه های بعدی، حل بحرانهای مهم همچون سوریه، اوکراین،  ایران و حل مشکلات اسرائیل در عرصه سیاست خارجی را برای خود محقق سازد. به طوری که دست پر برای انتخابات نوامبر آماده باشد، اما عملا منفعتی برای ترامپ بدست نیامد.
گاف های هیلی از جمله رو کردن ناشیانه بسته جدید تحریم علیه روسیه  که موجب شد مشاور اقتصادی ترامپ، هیلی را گیج توصیف نکند و همچنین شکست جلسه ابتکاری هیلی در شورای امنیت باعث رسوایی هرچه بیشتر سیاست خارجی ترامپ شد.
جلسه شورای امنیت با ریاست ترامپ همچون آب سردی بود بر پیکر ترامپ که نه تنها نتوانست وضعیت اجماع گونه ای علیه ایران شکل دهد بلکه در این جلسه از برجام و استمرار آن دفاع شد. 
در نهایت رای دادگاه لاهه به نفع ایران، باید یک قربانی از تیم ترامپ می گرفت. امریکا هر چند خود را نسبت به رای دادگاه بی تفاوت نشان داد و وزیر خارجه آن تلاش کرد این بی تفاوتی را با اعلام خروج از پیمان مودت با ایران بروز دهد، اما نه رای دادگاه علیه امریکا موضوعی بود که می شد آنرا دست کم گرفت و نه خروج از پیمان مودت بدون تبعات بود.
رای دادگاه لاهه بر علیه امریکا در نهایت شکست استراتژی خروج امریکا از برجام را نشان می داد. خروجی که نه تنها حمایتی از دیگر اعضای پنج بعلاوه یک پیدا نکرد بلکه آنها را نسبت به گذشته مصمم تر در کنار ایران قرار داد. نیکی هیلی را باید در نهایت قربانی مجموعه این سیاستها دانست. سیاستی که بیشتر شبیه یک روند هرج و مرج گونه تلاش می کند بدون توجه به روندها و عرف بین المللی با ابزار زور به آنچه می خواهد برسد.

دعاهای وزیر نفت عربستان: ایران را تحریم کنید ، نفت هند را ما تامین می کنیم


وزیر نفت عربستان سعودی با وجود مشکلات فراوان این کشور برای افزایش تولید نفت خود در بازارهای جهانی مدعی شد متعهد به تامین نفت هند در صورت تحریم ایران است.
 خالد الفالح وزیر نفت عربستان سعودی در سخنرانی خود در نشست انرژی هند در دهلی نو گفت: هند به عنوان یک بازیگر مهم جهانی، برای عربستان سعودی اهمیت زیادی دارد. ما پس از عراق دومین تامین کننده بزرگ نفت هند هستیم و آماده ایم هرگونه کمبود که ممکن است از تحریم های نفتی ایران ایجاد شود را جبران کند.
وی مدعی شد: در دیدار با نارندرا مودی نخست وزیر و همچنین دارمندرا پردان وزیر نفت هند تاکید کرده است که عربستان سعودی نیاز هند به نفت را تامین خواهد کرد و همچنین در این کشور سرمایه گذاری انجام خواهد داد.
هند که سومین وارد کننده بزرگ نفت در جهان است، به دلیل گران شدن نفت در بازار های جهانی و همچنین کاهش ارزش روپیه مقابل دلار، با قیمت بالای سوخت در بازار داخلی خود مواجه شده است.
وزیر نفت عربستان سعودی با اشاره به تصمیم شرکت نفت آرماکو و شرکت ملی نفت ابوظبی برای خرید 50 درصد سهام پالایشگاه راتناگیری به ارزش 44 میلیارد دلار و ظرفیت پالایش 60 میلیون تن نفت خام گفت: این تنها سرمایه گذاری عربستان سعودی در هند نخواهد بود. آرماکو همچنین علاقه مند به سرمایه گذاری در بخش فروش سوخت و پتروشیمی و همچنین ایجاد ذخایر نفتی در هند است.
دولت هند در هفته گذشته از طرح خود برای ساخت دو مخزن زیر زمینی ذخیره نفت خام به ظرفیت 6.5 میلیون تن نفت خبر داد. قرار است این مخازن از طریق همکاری شرکت های نفتی دولتی و بخش خصوصی ساخته شوند.
الفالح افزود: به دلیل شرایط موجود در کشورهایی همچون ونزوئلا، نیجریه و لیبی، ممکن است در عرضه نفت اختلالات بیشتری به وجود آید. ما شاهد تحریم های ایران بوده ایم. تاکنون عربستان سعودی توانسته است این اختلالات را برطرف کند. ما ده ها میلیارد دلار برای افزایش ظرفیت تولید نفت تا 3 میلیون بشکه سرمایه گذاری کرده ایم. اگر ظرفیت ذخیره عربستان سعودی نبود اکنون ما شاهد قیمت های سه رقمی نفت خام بودیم.
در اواخر ماه جاری قیمت نفت در بازار های جهانی به 86.74 دلار در هر بشکه رسید که این مقدار در چهار سال گذشته بی سابقه بوده است. دلیل این افزایش نگرانی بازار های جهانی از کاهش صادرات نفت ایران به دلیل تحریم های آمریکا است .
هفته گذشته نیز یک رسانه هندی نوشت که عربستان سعودی قصد دارد برای جبران بحران ناشی از تحریم های آمریکا علیه ایران، صادرات نفت خود به هند در ماه نوامبر (آذر) را تا چهار میلیون بشکه نفت خام افزایش دهد.
در همین حال، در روزهای گذشته نخست وزیر هند در دیدار با آرون جیتلی وزیر اقتصاد و دارمندرا پرادان وزیر نفت این کشور راهکار های کاهش قیمت سوخت در بازار های هند و همچنین ادامه واردات نفت از ایران را بررسی کرد.
پس از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه ، دونالد ترامپ رییس جمهوری این کشور از دیگر کشورهای جهان خواسته است خرید نفت خود از ایران را به صفر رسانده و یا منتظر عواقب این تصمیم خود که به صورت تحریم های آمریکا ظاهر خواهد شد باشند. 
هند تصمیم گرفته است تا به صورت محدود واردات نفت خود از ایران را ادامه دهد و از سوی دیگر سرمایه گذاری برای افزایش تولید نفت و گاز را افزایش دهد. 
هند سومین مشتری بزرگ نفت ایران بوده و در ماه سپتامبر هند 528 هزار بشکه نفت خام در روز از ایران نفت وارد کرده است.
یک مقام هندی که نخواست نامش فاش شود، گفت: سعی خواهیم کرد واردات نفت از ایران را محدود کنیم اما متوقف کردن این واردات تا تاریخ 4 نوامبر (13 آبان) غیر ممکن است. ما این مساله را با آمریکا مطرح خواهیم کرد.

انتقام یک مجرم امنیتی از ایران/ «اسرائیل» در اصولگرایان و سپاه نفوذ کرده است!

«دولت بی‌برنامه است؛ حاکمیت بی‌برنامه‌تر!»؛ این نظر یک فعال اصلاح‌طلب است که می‌گوید: تنها دولت دچار بی عملی نشده بلکه ما شاهد بی‌عملی در سطوح کلان‌تر از دولت هم هستیم.

سرویس سیاست مشرق -  «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

مرعشی: بر بله پرتگاه هستیم و باید برای ریاضت اقتصادی آماده شویم!

انتقام یک مجرم امنیتی از ایران

«حسین مرعشی»، فعال اصلاح‌طلب، از دستگیرشدگان فتنه 88 و سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی، در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفته است:

«ما باید قبل از این که به این نقطه برسیم خودمان را آماده می‌کردیم. قبل از پایان جنگ روزی آیت الله هاشمی به امام نامه نوشت و بیان کرد تا شما هستید مساله جنگ و رابطه ایران و آمریکا را حل کنید ایشان آن موقع این روزها را می‌دید من بارها و بارها از آقای هاشمی شنیده‌ام که نباید کشور را برای همیشه در پرتگاه نگه داریم تا یک حادثه ما را به دره پرتاب کند. ما باید تا فرصت داریم کشور را از لبه پرتگاه دور کنیم و به یک نقطه امن ببریم اما این کار را انجام ندادیم و امروز یک دیوانه در آمریکا یقه ما را گرفته است.»

وی همچنین اظهار می‌کند: ما باید برای ریاضت اقتصادی آماده بشویم چرا که دوران سختی پیش روی داریم.[1]

*بدیهیست که این سطح بحران‌نمایی و شیطنت از جانب چهره‌ای که در فتنه سال 88 به دلیل تبلیغ و توطئه علیه نظام اسلامی دستگیر و مجازات شد، هرگز جای تعجب نیست.

حسین مرعشی چندی قبل نیز طی اظهاراتی از این گفته بود که اقتصاد کشور آتش گرفته است![2]

پیش از مرعشی، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور و دیگر عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی هم دو مرتبه تأکید کرده است کشور در «شرایط ته درّه» قرار دارد.[3]

این اظهارات تأکیدآمیز بر شرایط بن‌بست، وجود بحران و احضار شرایط اسقاط نظام اما در حالیست که نه تنها نشانه‌های واقعی این رخدادها جز در لسان اصلاح‌طلبان دیده نمی‌شود بلکه آمار اقتصادی کشور، ثابت کننده خلاف این حرف‌هاست. ضمن اینکه مقام معظم رهبری نیز بارها و بارها تأکید کرده‌اند که این قبیل سخنان صحیح نیستند و القای آنها عمل به نسخ دشمن است.

جالب‌تر آنکه افرادی از مقامات دولتی نیز صراحتاً ابراز کرده‌اند که القای ناامیدی به مردم یک «خیانت بزرگ» است اما دوستان همین افراد در ستاد مشترک دولت و اصلاح‌طلبان به مسئله سیاه‌نمایی به عنوان قوت روزانه نگاه می‌کنند و همانطور که در اظهارات مرعشی نیز مشاهده می‌شود؛ روزی وجود ندارد که یک حرف جدید با هدف القای موت اقتصاد کشور نزنند!

اظهارات مرعشی در حالیست که ایران اسلامی حتی در دوران 8 ساله دفاع مقدس و هنگامه‌ای که حتی کشتی‌های حامل غذای مردم ایران نیز در خلیج فارس هدف موشک دشمن قرار می‌گرفت اما دچار شرایط ریاضت اقتصادی نشد.

و اساساً در کشوری که صاحب عظیم‌ترین ذخایر نفت و گاز جهان است و هزاران کیلومتر مرز آبی و خاکی دارد؛ فرض ریاضت اقتصادی به لحاظ علمی نیز چندان منطقی نیست.

مرعشی و دوستان او در ستاد مشترک دولت و اصلاح‌طلبان همچنین به هر دلیلی اِبا دارند از اینکه بگویند اقتصاد ایران هم‌اکنون در جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان است، نرخ بیکاری ایران بر اساس آمار جهانی نسبت به 2 سال قبل کاهش یافته است، اختلاف طبقاتی یا همان ضریب جینی در ایران از آمریکا هم رتبه بهتری دارد و ایرانی‌ها از نظر جایگاه امید به زندگی نیز در رتبه چند کشور اول جهان هستند.

طنز تلخ ماجرا نیز آنجاست که اگر هم مشکلی در کشور وجود دارد؛ کسی از مرعشی و دوستان او که رئیس‌جمهور روحانی و مشکلات فعلی را در دامن مردم ایران گذاشته‌اند توقع ارائه راه حل جدید ندارد بلکه همه منتظر عذرخواهی رسمی اصلاح‌طلبان برای وضع موجود کشور و ارائه راه حل جهادی از سوی رقبای دولت و اصلاح‌طلبان هستند.

اما متأسفانه اصلاح‌طلبان و دولت آنها به تنها چیزی که در قبال وضع موجود عمل نمی‌کند؛ مقوله عذرخواهی رسمی، کمک گرفتن از تفکر مدیریت جهادی و پذیرش علنی مسئولیت مشکلات است.

این اقدام مرعشی و دوستان او، مصداق آن مجرمی است که برای رفع کیفر خود مرتکب جرمی دیگر می‌شود!

گفتنیست، برخی آگاهان سیاسی معتقدند ریشه این سیاه‌نمایی‌های عجیب و غریب و بحران‌نمایی‌ها از اقتصاد کشور در آنجاست که جریان سیاسی خاص قصد ایجاد «فتنه اقتصادی» را دارد و می‌خواهد با جعل و قلب واقعیت‌های روز کشور (اعم از کتمان مثبتات عمومی کشور و نیز عدم پذیرش مسئولیت در قبال مشکلات پیش آمده) مردم را علیه نظام اسلامی بشوراند.

چپ‌های ستادی در این باره از مقولاتی مثل «اغتشاش میلیونی»، «خیابان» و «اصلاح‌طلبان در حکومت بعدی» هم سخن رانده‌اند...

***

چاپلوسی خاصّ برای خاتمی

«اسرائیل» در اصولگرایان و سپاه نفوذ کرده است!

«محمد کیانوش‌راد»، فعال اصلاح‌طلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم طی اظهاراتی که روزنامه ایران آنها را منتشر کرد با اشاره به چیزی تحت عنوان «شروع موج جدید تخریبها علیه اصلاح‌طلبان، بویژه رئیس دولت اصلاحات»! گفته است:

بگذارید افراطیون اصولگرا عصبانی باشند و در این عصبانیت هرچه بیشتر خود را در بی‌اخلاقی و بی‌معرفتی غرق نمایند.

او می‌افزاید:

در تحلیل این مواضع تند چیزی جز حسادت، حقد و ناتوانی دیده نمی‌شود و برخی اتهام‌زنندگان به خاتمی دقیقاً در چارچوب اخلاق ماکیاولی با نقاب اسلامی حرکت می‌کنند.

کیانوش‌راد تصریح می‌کند:

«شک نداشته باشید وضعیت کسانی که اینگونه بی‌محابا و بدون توجه به اصول اخلاقی اولیه و انسانی دیگران را مورد تعرض قرار می‌دهند در آینده و در پیشگاه مردم روشن خواهد شد تردید نباید داشت که در برخی جریانات افراطی سیاسی رد پای سرویس‌های اطلاعاتی بیگانگان را می‌توان به وضوح شاهد بود.»[4]

قبل از کیانوش‌راد، مجید انصاری نیز طی اظهاراتی مدعی نفوذ اسرائیل و منافقین در سازمان سپاه شده بود.[5]

*چهره‌های جریان سیاسی خاص همواره در مقابل مسائلی که نسبت به آنها مصلوب‌الید و در موضع ضعف هستند، مواضع عجیبی می‌گیرند.

غیر از آنچه که در بالا ذکر شد، زمانی «رسول منتجب‌نیا» هم در اعتراض به ردّ صلاحیت خود و تعدادی از دوستانش در شورای نگهبان اینطور گفته بود که این ردّ صلاحیت‌ها توهین به اسلام، توهین به ولایت فقیه و یک توطئه بوده است!

ما قضاوت درباره این اظهارات را به عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم...

گفتنیست ادعای کیانوش‌راد درباره توهین اصولگرایان به خاتمی نیز بیشتر نوعی چاپلوسی برای خاتمی به نظر می‌رسد چون اساساً خبر خاص یا رویه‌ای در این زمینه دیده نشده. ضمن اینکه همه می‌دانند ادبیات و اعتقاد دینی جریانات ارزشی کشور نیز با مسائلی مثل توهین و تحقیر همراهی ندارد.

***

دولت بی‌برنامه است؛ حاکمیت بی‌برنامه‌تر!

روزنامه اعتماد به تازگی گفت‌وگویی را با علیرضا بهشتی، از فعالان اصلاح‌طلب انجام داد.

در بخشی از پرسش و پاسخ این گفت‌وگو می‌خوانیم:

اعتماد: برخی معتقدند دولت برنامه‌ای برای بهبود اوضاع ندارد. از نظر شما دولت دچار بی‌عملی شده است یا خیر؟

بهشتی: بله. بسیاری از تصمیمات دولت مانند سایر تصمیماتی که در ساختار حاکمیت اتخاذ می‌شود، تصمیمات واکنشی است.

اعتماد: دلیل بی‌عملی دولت از نظر شما چیست؟

بهشتی: تنها دولت دچار بی عملی نشده بلکه ما شاهد بی‌عملی در سطوح کلان‌تر از دولت هم هستیم. چون در سطح توسعه‌ای فقدان برنامه داریم، تمامی ارکان دچار بی‌عملی شده‌اند.[6]

*پاسخ ساده‌ای که بهشتی و خبرنگار اعتماد بایستی با آن مواجه باشند اینست که اگر حاکمیت هم مثل دولت بی‌عمل و بی‌برنامه بود؛ آنگاه کشور دچار چالش‌های جدی می‌شد زیرا هریک از ناکارآمدی‌ها و اغلاط بیّن دولت مشترک اصلاح‌طلبان و آقای روحانی، به تنهایی کافیست تا یک کشور را به چالش بکشد.

چه اینکه افکار عمومی به خوبی می‌داند تشکلی اجرایی که نگاهش برای رفع مشکلات به خارج از کشور است، راهکار حل مشکلات را به جای مدیریت جهادی در مذاکره می‌بیند، معتقد به خالی بودن خزانه است، درس عاشورا را مذاکره می‌داند، علیه حاکمیت دچار ان‌قلت‌های جدی است، شرایط را شرایط بن‌بست و بحران می‌داند و صراحتا تأکید دارد که جامعه «ناامید» است؛ می‌توانست عامل بروز چه بحران‌های بزرگی باشد...

از طرف دیگر، چیزی که در حال حاضر بایستی روزنامه اعتماد، آقای بهشتی و فی‌الجمله اصلاح‌طلبان به آن پاسخ بدهند اینست که چرا در سال‌های 92 و 96 و با اینکه این بی‌عملی و بی‌برنامگی دولت مورد اشاره بهشتی محرز بود اما بر حمایت از آقای روحانی تأکید و اصرار داشتند؟!

و از آن بدتر اینکه اصلاح‌طلبان چرا در انتخابات سال 96 با اینکه این بی‌عملی وضوح بیشتری داشت اما بر ادامه راه روحانی اصرار بیشتری ورزیدند و حتی از این گفتند که ما تضمین او هستیم و اگر روحانی هم نخواهد ولی به زور از او حمایت می‌کنیم!

پاسخ این سؤالات البته گام اول است و پس از آن نیز مرحله «عذرخواهی رسمی» ستاد جریان چپ از مردمی فرا می‌رسد که با تبلیغات اصلاح‌طلبان و تَکرار می‌کنم آنها به رئیس‌جمهور روحانی رأی داده‌اند.

البته لازم به ذکر است که حتی پس از مرحله دوم و عذرخواهی رسمی از مردم نیز کسی انتظار ارائه راه حل یا انتقاد از چهره‌های جریان سیاسی خاص را ندارد.

شوک غیر منتظره در عربستان ؛ باید منتظر یک طوفان باشیم

در حالی که ترامپ گفته است در رابطه با پرونده روزنامه نگار سعودی حاضر نیست فروش سلاح به عربستان را متوقف کند اما شرکتهای بزرگی این رابطه را تعلیق خواهند کرد.
گروه بین الملل نامه نیوز: به نظر خیلی ساده می آید؛ ناپدید شدن یک روزنامه نگار. اما همین مسئله آغاز یک بحران اساسی را برای سعودی ها و مخصوا محمد بن سلمان رقم زده است. کسی که همه توجهات این مسئله به سوی اوست. جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد سعودی که او را نه منتقدی تیز و سخت بلکه روزنامه نگاری متعادل از او نام برده می شود پس از ورود به کنسولگری عربستان در ترکیه، ناپدید شده و حالا هر روز ابعاد جدیدی از این پرونده رسانه ای می شود.
این مسئله اگر روشن نشود حتی می تواند به بحران در روابط عربستان و امریکا نیز منجر شود. هرچند ترامپ خود را می خواهد به کوچه علی چپ بزند و از اظهار نظر صریح در این رابطه ابا دارد اما فشار برخی نمایندگان مجلی و همچنین افکار عمومی به قدری هست که بالاخره او را به واکنش وا دارد.
پس از گذشت بیش از یک هفته از این ماجرا همچنان گمانه‌زنی‌ها در مورد سرنوشت او ادامه دارد. . در ابتدا روزنامه واشنگتن‌پست تصاویری از لحظه ورود بدون بازگشت جمال خاشقجی به درون ساختمان کنسول‌گری عربستان در استانبول منتشر کرده‌بود و روزنامه صباح ترکیه هم فهرست اسامی و تصاویر 15 عضو تیم تروری را که گفته می‌شود با ماموریت قتل خاشقجی روز سه‌شنبه 2 اکتبر به استانبول رفته‌بودند، منتشر کرده‌ بودند. به نوشته روزنامه واشنگتن‌پست شواهدی که مقام‌های امنیتی ترکیه در اختیار دارند برای افرادی در سازمان‌های اطلاعاتی غربی که آن را مشاهده کرده‌اند «بهت‌آور» بوده است. همچنین رسانه‌ها گزارش داده‌اند که فایل‌های صوتی از لحظه قتل جمال خاشقجی موجود است که به وضوح «بازجویی، شکنجه و قتل» او را توسط یک تیم ترور درون ساختمان کنسولگری عربستان سعودی در استانبول مستند کرده‌اند. در حالی که مقام‌های امنیتی ترکیه هنوز گزارش رسمی در مورد این روزنامه‌نگار سر به ‌نیست‌شده ارایه نداده‌اند، رسانه‌ها به نقل از منابعی در ترکیه از وجود شواهد روشن مبنی بر قتل جمال خاشقجی در کنسول‌گری عربستان سعودی خبر می‌دهند این فایل‌ها هنوز در اختیار رسانه‌ها قرار نگرفته‌اند.
اصلاحات شکننده محمد بن سلمان و ابعاد جدیدی از شخصیت او موضوعاتی است که در رسانه های غربی به وضوح به آن حمله می شود. این رسانه ها که در شروع اصلاحات شاهزاده جوان، بسیار به تعریف از او پرداختند و اصلاحات او را نجات دهنده عربستان معرفی کردند حالا در ابعاد این اصلاحات و همچنین گزینشی بودن آن به تردید افتاده اند. شاهزاده جوان هر چند به زنان عربستان اجازه رانندگی داد و لیستی از آزادیها را برای عربستانی ها قانونی جلوه داد، اما در سوی دیگر هیچ نقد و انتقادی را هر چند با زبانی نرم را بر نمی تابد و ظاهرا سرنوشتی بهتر از قاشقچی برای آنان در انتظار نیست. در همین رابطه روزنامه نیویورک‌تایمز با انتشار کاریکاتوری با عنوان «اصلاحات شکننده سعودی»، موضوع سر به‌ نیست شدن روزنامه‌نگار منتقد عربستان و ریسک روزنامه‌نگاری در این کشور را مورد بررسی قرار داده است.
در شرایطی که فشار به دولت ایالات متحده امریکا برای کاهش همکاری‌ها با عربستان سعودی به دلیل احتمال همدستی دولت عربستان در سربه‌نیست کردن این روزنامه‌نگار مشهور ساکن واشنگتن افزایش یافته است، دونالد ترامپ، رییس‌جمهور ایالات متحده امریکا در جمع خبرنگاران تاکید کرده است که حاضر نیست فروش اسلحه به عربستان سعودی را به دلیل این اقدام متوقف کند. اما گروهی از مدیران بلندپایه کمپانی‌های چندملیتی تصمیم گرفته‌اند روابط خود را تا رفع ابهام از سرنوشت این روزنامه‌نگار با عربستان سعودی معلق کنند. دارا خسروشاهی، مدیرعامل کمپانی اوبر امریکا، با صدور بیانیه‌ای تاکید کرده است که به دلیل نگرانی‌ها در مورد سرنوشت روزنامه‌نگاری عربستانی سفر خود به ریاض برای شرکت و سخنرانی در یک همایش فناوری در عربستان را لغو کرده است و ریچارد برانسون، ثروتمند بریتانیایی و مدیر گروه ویرجین، در پاسخ به گاردین تاکید کرده است که گفت‌وگوها میان کمپانی خود و دولت عربستان برای سرمایه‌گذاری مشترک در پروژه گردشگری فضایی ویرجین گالاکتیک را متوقف می‌کند. 

دیدار با ترامپ ، هرگز ؛ چرا اروپایی مخالف مذاکره تهران و واشنگتن هستند؟

دو اظهار نظر جدید از مقامات کشورمان در مورد امریکا و همچنین برخی تغییرات در امریکا باعث شده است بتوانیم وضعیت آینده روابط ایران و امریکا را با چشم انداز جدیدی متصور شویم.
گروه بین الملل نامه نیوز:  وزیر خارجه کشورمان چندی پیش در مصاحبه با بی بی سی در پاسخ به این پرسش مجری که آیا حسن روحانی رئیس جمهوری ایران هرگز با دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا طی دو سال آینده دیدار نمی کند، اظهار داشت: در سیاست هرگز نگویید هرگز.
وزیر خارجه کشورمان همچنین ادامه داد: امابه نظرم به انجام تغییری جدی در دولت آمریکا نیاز است. از دیدگاه من، دیالوگ مستلزم اعتماد متقابل نیست. دیالوگ معمولا بر مبنای اعتماد متقابل انجام نمی شود. اما دیالوگ به احترام متقابل نیاز دارد. احترام متقابل اینگونه شروع می شود که هر یک از طرف ها به خود و امضایش احترام بگذارد. تا زمانی که این را در دولت فعلی آمریکا مشاهده نکنیم دیالوگ را امری غیرضروری می کند که به هیچ نتیجه مطلوبی منجر نمی شود.
همچنین رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در یک گفت و گو بیان کرده است که باید با بخشی از سیاسیون، حکومت و یا سایر حوزه های آمریکا که می توانند مانع از شکل گیری فضای گسترده تحریمی علیه ایران شوند، گفت وگو کرد.
حشمت الله فلاحت پیشه با اشاره به تصویب کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: موضع گیری های تازه ای در دنیا شکل گرفته که موید نظر«دنیا آمریکا نیست و آمریکا هم ترامپ نیست» است.در حال حاضر جریانی در آمریکا به راه افتاده که مخالف سیاست تحریم های بی مهابای ترامپ علیه ایران است. بخشی از این جریان نظرات متفاوت دو موسسه مالی و پولی بزرگ آمریکا یعنی سیتی گروپ و جی پی مورگان است که رسما اعلام کردند با سیاست ترامپ مخالف هستند و معتقدند که ایران باید بتواند از دسترسی های پولی و مالی سوئیفت برخوردار شود.
فلاحت پیشه با بیان این که جریانی در آمریکا معتقد است که سیاست ترامپ ایالات متحده را سمت انزوا پیش می برد تاکید کرد: بنابراین با این شرایط، نباید کانال دیپلماسی با آمریکا بسته شود زیرا آمریکا ترامپ نیست.
از سوی دیگر بانوی جنجالی، همراه ویار غار ترامپ به تازگی سازمان ملل را ترک خواهد کرد. او یکی از ضد ایرانی ترین افراد نزدیک ترامپ بود که در یک سال و اندی حضور خود در این سازمان، جز نفرت پراکنی علیه ایران کاری از پیش نبرد و در نهایت با شکست آخرین ضربه خود در مورد ایران که تلاش برای مطرح کردن موضوع ایران در شورای امنیت با ریاست ترامپ بود، از کار خود کنار کشید. این موضوع را باید به معنای عدم کارایی سیاست های او از زمان حضورش در نیویورک دانست. آنها هر چه تلاش کردند، دوستانی جز اسرائیل و عربستان برای فشار بر ایران پیدا نکردند و مسیری را که شروع کرده بودند، بی نتیجه ماند. برجام مستحکم تر و قاعده مند تر از آنی بود که آنها فکر میکردند با خروج از آن می توانند ضربات نهایی را بر ایران آورند.
اما حالا چه می شود؟ اینها نشانه ای از ایجاد یک کانال جدید برای مذاکره ایران و امریکاست یا تهدیدات و منازعات همچنان ادامه خواهد داشت؟
در حال حاضر نمی توان به شکل دقیقی به صلح طرفین امیدوار بود. گفت و گو و مذاکره بین دو طرف، به شرایطی بستگی دارد که وضعیت قبل از خروج امریکا از برجام محقق شود. این مسئله حداقل از سوی ایران یک مسئله غیر قابل بررسی است. ایران استدلال میکند وقتی توافق قبلی به هم خورده است چه امیدی به توافق جدید وجود دارد، هر چند بسیار گسترده و جامع باشد.
اما سوال این است که آیا همه چیز به برگشت امریکا به برجام بستگی دارد یا احتمال ایجاد کانالهای گفت و گو قبل از پایان ترامپ وجود دارد. در این مورد حتی اروپایی ها هم به ایران گفته اند باید منتظر پایان دولت ترامپ بمانند. پس از آن شرایط جدیدی در امریکا و برای ایران رقم خواهد خورد. این روند را وقتی می توان جدی دید که اروپایی ها در مسیر حفظ برجام برای کاهش وابستگی مبادلات خود به امریکا تلاش بسیار کردند.
اما اینکه جمهوری اسلامی ایران بتواند در جهت حفظ منافع خود وارد مذاکراتی جدید شود، با شرایطی خاص امکان پذیر است. این هم در زمانی است که تغییر در رفتارهای امریکا به واقع مشاهده شود. این تغییر رفتار می تواند با تعلیق دوباره تحریمهای ایران از سوی امریکا در موعد مقرر یعنی 13 آبان محقق شود. تحریمهای نفتی یکی از مهمترین این تحریمهاست. این مسئله در صورتی است که امریکا افزایش قیمت نفت را به این شکل پیش بینی نمی کردند. آنها از سوی افکار عمومی و مردم خود نیز در فشار خواهند بود و از سویی همپیمانی چون عربستان نیز قادر نخواهد بود جو روانی افزایش قیمت نفت را مدیریت کند.

خبر مهم درباره وضعیت آیت‌الله جنتی در شورای نگهبان

شایعه ای را که به نقل از منابع موثق مدام تکرار می‌شد و در کمتر از ساعتی بارها بازنشر شده بود، عباسعلی کدخدایی تکذیب کرد.
 درحالی که برخی سایت‌های خبری و بسیاری دیگر از کانال های تلگرامی پرمخاطب شایعه کناره گیری آیت الله احمد جنتی را منتشر کرده بودند و نوشته بودند ایشان در نامه ای خواهان کناره گیری از این مسئولیت شده بودند حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی فرد که به تازگی جانشین آیت الله در پست امامت موقت جمعه تهران شده است، این مسئولیت را بر عهده می گیرد، سخنگوی شورای نگهبان این خبر را تکذیب کرد.

عباسعلی کدخدایی این شایعه را تکذیب کرد و گفت:« هیچ تغییری در شورای نگهبان رخ نمی دهد و این خبرها کذب است. بحث هیچ تغییری در شورای نگهبان وجود ندارد و بخصوص درباره دبیری این شورا و خبرهای اینچنینی غلط است.»

قاتل «جمال خاشقجی» معرفی شد

 وزنامه ینی شفق چاپ ترکیه گزارش داد که قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار عربستانی و مثله کردن او، از سوی محافظ شخصی محمد بن سلمان ولیعهد سعودی انجام شده است.

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، این روزنامه افزود: گروهی که خاشقجی را به قتل رساندند دقایقی بعد کشور را ترک کرده و ماموریت گروه دوم که از بین بردن آثار جرم بود، آغاز شد. 

این روزنامه نوشت محافظ شخصی بن سلمان نفر اصلی بوده که جمال خاشقجی را به قتل رسانده است.

ینی شفق روزنامه نزدیک به مقام های ترکیه جزئیات تازه ای را در باره خاشقچی رونامه نگار عربستانی که دوم اکتبر (10مهر) داخل کنسولگری کشورش در استانبول ترکیه ناپدید شد، منتشر کرده است.

خاشقجی 59 ساله که با روزنامه واشنگتن پست همکاری می‌کرد، چند روز پیش برای کارهای اداری مربوط به ازدواج خود به ساختمان کنسولگری عربستان در استانبول مراجعه کرد و از آن زمان اطلاعی از او در دست نیست.

کنسول سعودی در استانبول که تاکنون نتوانسته است پاسخ مناسبی به افکار عمومی ارائه کند، ادعا کرده که دوربین‌های این ساختمان در روز وقوع حادثه خاموش بوده است.

منابع غیررسمی به رسانه‌های ترکیه گفته‌اند که وی از سوی 15 ماموری که در روز و ساعت حضور او در کنسولگری، از عربستان به استانبول سفر کرده بودند، به قتل رسیده است.

روزنامه واشنگتن پست روز جمعه در گزارشی به نقل از منابع خبری خود نوشته بود که دولت ترکیه، مستندات صوتی و تصویری در اختیار دارد که ثابت می‌کند خاشقجی شکنجه شده و سپس به قتل رسیده است.

به گفته این روزنامه، آنکارا این اطلاعات را با دولت آمریکا در میان گذاشته اما کاخ سفید تاکنون واکنشی به آن نشان نداده است.

روز چهارشنبه 22 سناتور آمریکایی در نامه‌ای به «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا خواستار تحقیق درخصوص خاشقجی و تحریم احتمالی عربستان سعودی شده بودند.

با این وجود، ترامپ در گفت وگوهای مطبوعاتی خود از آن زمان اشاره‌های متعددی به روابط تجاری با ریاض داشته و به عقیده کارشناسان، بعید است قصد محکومیت این جنایت احتمالی را داشته باشد.

 

ادامه مطلب ...

پیروزی حقوقی دیگر ایران در برابر آمریکا؛ دستور توقیف ۵ میلیارد دلار بانک مرکزی ایران در ایتالیا لغو شد

رییس مرکز امور حقوقی بین المللی ریاست جمهوری گفت: دادگاه استیناف رم درخواست حدود ۵ میلیارد دلاری عده‌ای از خواهان‌های امریکایی را برای توقیف اموال بانک مرکزی رد کرد.
به گزارش نامه نیوز، محسن محبی افزود: به دنبال تلاش مستمر مر‌کز و وکلای بانک مرکزی در ایتالیا دستور توقیف اموال بانک مرکزی در ایتالیا لغو شد.

وی تاکید کرد: رای دادگاه امریکا هنوز در ایتالیا شناسایی نشده اما دادگاه رم در ایتالیا در ژوین 2018 صرفا با درخواست خواهان های امریکایی و بر اساس قوانین ایتالیا دستوری برای تامین خواسته صادر کرده بود و کلیه اموال بانک مرکزی را موقتا توقیف کرده بود.

جدیدترین خبر در مورد کسانی که از کابینه حسن روحانی خداحافظی می کنند

عضو هیأت رئیسه مجلس درباره سرنوشت 4 وزیر پیشنهادی در مجلس گفت: من پیشگو نیستم ولی برخی گزینه هایی که مطرح هستند امکان دارد با تلاطم های جدی در مجلس مواجه شوند.

گروه سیاست نامه نیوز: رئیس‌جمهور این هفته وزرای پیشنهادی «اقتصاد»، «تعاون، کار و رفاه اجتماعی»، «صمت» و «راه و شهرسازی» را به مجلس معرفی کند. تغییراتی در کابینه که مدت ها صحبت هاش بود گویا قرار است به این شکل عملیاتی شود اما آیا نظر رئیس جمهور، مطابق انتظار نمایندگان مجلس هم هست؟

بهروز نعمتی می گوید:من پیشگو نیستم ولی برخی گزینه هایی که مطرح هستند امکان دارد با تلاطم های جدی در مجلس مواجه شوند.

مشروح گفتگوی بهروز نعمتی با نامه نیوز را در ادامه بخوانید.

****

4 وزیر پیشنهادی امروز به مجلس معرفی می شوند؟

خیر، زمان معرفی وزرا پیشنهادی مشخص نیست، البته اگر امروز بگویند، برنامه هفته بعد نمایندگان برای سرکشی به حوزه های انتخابیه یک هفته به تعویق می افتد.

تغییرات کابینه را چه طور ارزیابی می کنید؟

امیدوارم تغییرات تبدیل به احسن باشد و با این اتفاق کابینه جوان تر شود.

در رسانه ها مطرح است که آقای شریعتمداری برای تصدی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به مجلس معرفی می شود، آیا جابه جایی او از وزارت صمت به وزارت کار مصداق جوان سازی یا کارآمدسازی خواهد بود؟

تا الان طرح نام های زیادی برای این وزارتخانه مطرح هستند که همه گمانه زنی محسوب می شود و هیچ کدام را نمی توان قطعی دانست. زمانی می توان صحبت کرد که نامه رسمی رئیس جمهور به مجلس بیاید.

آقای روحانی با مجلس هم برای انتخاب گزینه هایش مشاوره کرده است؟

من بعید می دانم مشورتی باشد. حالا شاید با فرد یا با کسانی بخواهند مشاوره کنند اما در مجموع رئیس جمهور برای انتخاب وزرا از اختیارات خودش استفاده می کند.

اختیار انتخاب وزیر با رئیس جمهور است اما از باب اینکه فضای مجلس در انتخاب گزینه بهتر دستش بیاید، آیا آقای روحانی با مجلس مشاوره کرده است؟

اطلاعی ندارم و بعید می دانم اتفاقی افتاده باشد.

خودتان انتظار داشتید، رئیس جمهور وزرای بیشتری را علاوه بر وزارتخانه های راه و صمت تغییر دهد، یا معتقدید تغییر در همین دو وزارتخانه کفایت می کند؟

من فکر می کنم براساس گفته دوستان دولتی، آقای رئیس جمهور در 3-4 جا یکسری مشکلات را دارد. معتقدم باید افراد توانمند، خوشفکر و با ریسک پذیری بالا معرفی شوند. افرادی که واقعا بتوانند تحول ایجاد کنند. سیستم های اداری ما با یک عدم تحول و یک عدم تحرک مواجه هستند، آقای رئیس جمهور باید بیشتر دنبال آدم های تحول گرا باشد تا آدم هایی که فقط ژنرال‎‌اند. فکر می کنم ژنرال ها خوبند اما بهتر است افراد تحولگرا، جسور، خوش فکر، صاحب برنامه، وقت گذار و پیگیر معرفی شوند.

گزینه هایی که هم اکنون برای تصدی وزارتخانه های «اقتصاد»، «تعاون، کار و رفاه اجتماعی»، «صمت» و «راه و شهرسازی» مطرح هستند، با شاخصه هایی که نامبردید همخوانی و تطابق دارند؟

اینها گزینه های گمانه ای هستند. مثلا برای وزارت اقتصاد آقای نیلی، آقای مجید قاسمی و آقای دژپسند مطرح هستند که هر کدام اینها تفاوت جدی با هم دارند و ترازهای شان با هم خیلی فرق می کند. مثلا آقای نیلی یک آدم خوشفکر است و شرایط خاص خود را دارد. آقای قاسمی در عمل ثابت کرده یکسری پتانسیل ها را می تواند به مجموعه ها تزریق کند. آقای دژپسند خصیصه های دیگری دارد.

امکان دارد که چهار وزیر پیشنهادی از مجلس رأی اعتماد نگیرند و رئیس جمهور مجبور شود دوباره افراد دیگری را معرفی کند؟

نمایندگان حق انتخاب دارند و باید به یک حجت شرعی برسند تا به کسی رأی دهند. من پیشگو نیستم ولی برخی گزینه هایی که مطرح هستند امکان دارد با تلاطم های جدی مواجه شوند.

بعد از دو استیضاح و سئوال از رئیس جمهور؛ مطرح شد که روابط بین مجلس و دولت سرد شده و دیگر مثل گذشته همکاری گرمی با یکدیگر ندارند، فکر می کنید از این به بعد چه اتفاقی بیفتد، آیا مجلس نسبت به دولت تغییر راهبرد داده است؟

مجلس، دولت و قوه قضائیه روابط خوبی با هم دارند. فکر نمی کنم موضوعات این شکلی خیلی اثرگذار باشد. آقای روحانی، آقای جهانگیری و دیگر اعضای دولت خود سابقه نمایندگی مجلس را داشتند بنابراین شأن و جایگاه مجلس را می دانند. همانطور که دولت اختیاراتی دارد حتما مجلس نیز اختیاراتی دارد بنابراین فکر نمی کنم این اتفاقات باعث کدورت و کاهش ارتباطات شود.

خبر مهم روزنامه کیهان در مورد ثروت علی اکبر ولایتی

حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:تا آنجا که کیهان پی‌گیری کرده است، دکتر ولایتی از مدت‌ها قبل و طی سه مرحله، تمامی شش دانگ خانه مسکونی خود[در سعدآباد] را برای مراسم عزاداری حضرت امام حسین‌علیه‌‌السلام وقف کرده و اسناد آن در سازمان اوقاف موجود است.
دکتر ولایتی در دهه ۶۰ به توصیه مراکز امنیتی، خانه‌ای را که در رستم‌آباد شمیران (او اهل رستم‌آباد است) داشت، با خانه کنونی معاوضه کرده بود. بنابراین آقای ولایتی هم‌اکنون در خانه‌ای که موقوفه است زندگی می‌کند و حقی که از آن برای خود و همسرش- و نه فرزندان-  قائل شده و در وقفنامه آمده، همین بهره‌گیری در دوران حیات است. بخشی از آن خانه هم‌اکنون نیز به حسینیه تبدیل شده است.
کیهان همچنین نوشت:برخی از نیروهای انقلابی نیز در اعتراض به دکتر ولایتی سهیم بوده‌اند.  آنها به خانه بزرگ دکتر ولایتی اعتراض داشته‌اند و سکونت ایشان در آن خانه را با موازین انقلابی همخوان تلقی نمی‌کرده‌اند که به یقین می‌توان گفت از اینکه ولایتی تمامی شش دانگ خانه مزبور را وقف کرده و دیگر مالک آن نیست، با‌خبر نبوده‌اند.

خبر فوری : اقدام تحریمی جدید ترامپ علیه ایران

رویترز بامداد شنبه به نقل از یک مقام دولت آمریکا نوشت که واشنگتن در حال بررسی معافیت های تحریمی برای کشورهایی است که واردات نفت خود را از ایران کاهش می دهند.
این مقام آمریکایی نخواست نامش فاش شود.
به گزارش ایرنا، دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا 18 اردیبهشت به طور یکجانبه از برجام خارج شد که اقدام او با مخالفت سایر طرف های این توافق مواجه شد.
خبر رویترز درباره معافیت از تحریم های نفتی در حالی است که همین خبرگزاری روز جمعه به نقل از منابع آگاه هندی گزارش داد که این کشور به رغم اعمال تحریم های آمریکا در ماه آینده، به خرید نفت از ایران ادامه می دهد.
دو منبع آگاه گفتند که هند به رغم اجرایی شدن تحریم های آمریکا در 4 نوامبر (13 آبان) 9 میلیون بشکه نفت در این ماه از ایران خریداری می کند.
یکی از این منابع گفت: پالایشگاه های هند سفارش 9 میلیون بشکه نفت از ایران را برای ماه نوامبر داده اند.
یک منبع دیگر نیز گفت که هند به روابط خود با ایران و آمریکا که دو شریک مهم انرژی این کشور هستند، ادامه می دهد.
یک روزنامه هندی نیز خبر داد که دولت این کشور به واشنگتن اعلام کرده است که بر اساس مفاد قانون کاتسا می تواند از تحریم های آمریکا علیه روسیه و ایران معاف شود.

پایان رویای مذاکره با آمریکا؛ حسن روحانی پرونده را بست

ایران روی حمایت سیاسی اروپا همچنان به طور ویژه حساب باز کرده و اینکه آنها در سازمان ملل در مقابل امریکا از برجام حمایت کند، بسیار ارزشمند می داند.
نامه نیوز : روابط ایران و امریکا در شرایط کنونی از هیچ کدام از مدلهای گذشته پیروی نمی کند. در حال حاضر کسی در امریکا سر کار آمده است که نگاه او به روابط با دیگر کشورها به صورت عام و ایران به صورت خاص با دیگر روسای جمهور گذشته متفاوت است. همین روند باعث شده است استراتژی دولت یازدهم در رابطه با امریکا دچار تغییر و تحول شود و مخصوصا پس از خروج امریکا از برجام وارد فازی جدیدی شود. سوال این است که با این شرایط آیا دولت روحانی پرونده ارتباط با امریکای ترامپ را کنار گذاشته و در پس ذهن خود هم به این ارتباط امیدی ندارد یا این موضوع را نسبت به شرایط دور از امکان نمی داند. در دوره گذشته دولت و دستگاه دیپلماسی کشور با تصمیم نظام به سمت مذاکره با امریکا رفت، آیا شکافی بین نظام و دولت در این رابطه در شرایط کنونی وجود دارد؟
باید گفت شرایط نسبت به گذشته متفاوت شده است. یعنی اگر آن زمانی که جمهوری اسلامی ایران تصمیم به مذاکره با اوباما گرفت تا به حل و فصل مسالمت‌آمیز پرونده هسته‌ای برسد که با تعریف برد-برد از روابط و رد و بدل شدن امتیازاتی، نهایتا به برجام ختم می‌شد، در حال حاضر باز جمهوری اسلامی ایران، یعنی کلیت نظام تاکیدش بر این است که با این شخص نه می‌شود وارد مذاکره شد و نه می‌شود گفت‌وگو کرد و اگر هم بخواهیم به جایی برسیم، هیچ تضمینی برای تعهداتی که می‌پذیرد، نیست. به نظر نمی رسد که در شرایط کنونی تفاوتی در سطوح مختلف حاکمیتی در جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده باشد که بخشی برای مثال اعتقاد به مذاکره و گفت‌وگو با دولت فعلی امریکا داشته باشند. از این نظر می توان یک مجموعه را دید، مجموعه‌ای که زمانی تصمیم گرفت بنا بر مصالح کشور مذاکره را در پیش بگیرد و همین مجموعه در حال حاضر تصمیمش این است که مقاومت کند و راه‌هایی را برای عدم قطع درآمدهای کشور به دست بیاورد تا بتواند این بحران را پشت سر بگذارد.

اما در این وضعیت سوال این است که استراتژی ایران برای کاهش هزینه های امریکا چه خواهد بود. آیا آقای روحانی و تیم او در حالی که هنوز دو سال از دوره اول و احتمالا چهار سال از دور دوم ترامپ باقی است نباید به ایجاد کانالی جدید با مقامات ایالات متحده فکر کنند؟ موضوع این است که اگر هم کسی در این سطوح به این فکر باشد که راهی را باید برای گفت‌وگو و مذاکره باز کند، تا زمانی که کلیت نظام جمهوری اسلامی به این نتیجه نرسد و این اجازه داده نشود، هیچ شخصی نمی‌تواند کار را انجام دهد. بنابراین این احتمال را فعلا با توجه به مجموع اتفاقات باید بعید بدانیم. همین که رئیس جمهور ایالات متحده چند ساعت قبل از سخنرانی‌اش در مجمع عمومی توئیتی منتشر می‌کند و با الفاظ بسیار ملایم، رئیس جمهور ایران را فردی دوست داشتنی خطاب قرار می‌دهد و چند ساعت بعد از آن در سخنرانی خود در مجمع شدیدترین حملات را علیه رهبران جمهوری اسلامی در پیش می‌گیرد، به نظر می رسد که در مقابل هم دارد تلاش خودش را می‌کند که به هر شکل ممکن راهی را برای گفت‌وگو و مذاکره باز کند، اما چون سیگنال‌های مثبتی را از این طرف دریافت نمی‌کند، دوباره رفتارهای خصمانه ای در پیش میگرد و سخنانی تندی علیه ایران ایراد می کند. از این رو بعید است که در چنین شرایطی رهبران جمهوری اسلامی ایران حاضر باشند که وارد یک فاز گفت‌وگوی مذاکره شوند. حتی به نظرم می‌آید در چنین شرایطی وارد فاز مذاکره محرمانه و از این دست هم نخواهند شد؛ زیرا که ایران رفتن به سمت توافق را به معنای دادن امتیاز می دانند.
اما مسیری که ایران در پیش گرفته است همکاری با اروپا برای رسیدن به نتیجه نهایی است. اروپا نمیخواهد ایران از برجام خارج شود و از این رو مبنای همکاری دو طرف شکل میگیرد. به نظر می‌رسد که بیشترین سرمایه‌ای که دولت در حال حاضر در پیش گرفته، بعد از نگاهی که به چین و روسیه که همان نگاه سنتی همیشگی است، یک نگاه خوشبینانه‌ به اتحادیه اروپا است و با توجه به اخباری که وجود دارد ایران می تواند از طریق کشورهای اتحادیه اروپا بخشی از منابع درآمدی خود را حفظ کند و راه‌های ارتباط مالی را با دنیا از طریق بسته‌هایی که ارائه می‌شود و کانال‌هایی که وعده‌ داده شده است، باز کند. به نظر می‌آید که این نگاه خوشبینانه در داخل دولت وجود دارد، اما این‌که آیا این نگاه از طرف اروپا اثر عملیاتی شود یا نه، و اروپایی‌ها توان و پتانسیل کمک‌رسانی به این شکل به جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند، تعریف دوگانه ای از آن وجود دارد. نگاه برخی کارشناسان با نگاه دولتمردان متفاوت است. برخی می گویند اروپایی‌ها توان و پتانسیل لازم را برای ایستادن در مقابل تحریم‌هایی که ایالات متحده علیه ایران وضع خواهد کرد، به‌ویژه در مورد بحث قطع فروش نفت و همینطور قطع مبادلات بانکی با جمهوری اسلامی ایران، ندارد و اتحادیه اروپا فاقد این توان است که بتواند آن را خنثی کند.
اما ایران روی حمایت سیاسی اروپا همچنان به طور ویژه حساب باز کرده و اینکه آنها در سازمان ملل در مقابل امریکا از برجام حمایت کند، بسیار ارزشمند می داند. از این رو ایران کماکان روی این موضوع می اندیشد، و میتوان گفت در حالتی که امریکا شمشیر را از رو بسته است ایران راهی جز این ندارد. تنها انتخابی که ایران دارد، این است که چین و روسیه را از یک سمت راضی نگه دارد و از طرفی دیگر هم دل به اتحادیه اروپا بسته که اروپایی‌ها به هر شکل ممکن در مقابل ایالات متحده بایستند و برجام به حیات خود ادامه دهد. 

توافق ۴۱۱ میلیون یورویی ایران با سوریه/ مسدود شدن دارایی‌های وزارت اطلاعات در فرانسه/ مجوز 500 میلیاردی برای خرید هواپیمای جدید

خبرگزاری فرانسه از تصمیم دولت پاریس برای مسدود کردن دارایی‌های وزارت اطلاعات ایران در این کشور خبر داد.

خبر مهم وزیرخارجه آلمان درباره برجام

«هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان روز جمعه در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با تاکید بر لزوم حفظ مناسبات تجاری با تهران گفت: اروپای یکپارچه پای برجام ایستاده است.
 ماس ادامه داد: توافق با ایران شاید بی‌نقص نباشد، اما تاکنون از دستیابی این کشور به تسلیحات هسته‌ای و بروز وضعیت تنش‌زایی که سه سال پیش احتمال آن می‌رفت، جلوگیری کرده است. این موضوعِ کم‌اهمیتی نیست. 
این ادعای نخ‌نما در شرایطی است که ناظران بین‌المللی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به عنوان تنها مرجع راستی‌آزمایی در این ارتباط، همواره بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران تاکید کرده‌اند.
ماس در بخش دیگری از صحبت‌های خود در خصوص برجام گفت: مشغول اقداماتی برای حفظ تبادلات تجاری با ایران هستیم و از این کشور خواسته‌ایم که همچنان به اجرای کامل تعهدات خود ادامه دهد.
وی پیشتر هم در گفت وگو با شبکه دویچه وله، اظهارات مشابهی مطرح کرده و گفته بود که برلین موضوع برجام را در رده مسائل مهم امنیتی اروپا می‌بیند.
وزیر امورخارجه آلمان، بار دیگر خواستار ایجاد تغییرات در شورای امنیت شد.
وی که کشورش برای چند دهه در سودای عضویت دائمی در شورای امنیت بوده است، تصریح کرد که به عقیده برلین و با توجه به تغییر گسترده ترکیب جمعیتی کشورها از 1945 تا به امروز، اصلاح ساختار این شورا ضرورت پیدا کرده است.
وی در ادامه همچنین با کنایه به اظهارات رئیس جمهوری آمریکا از «بحران چندجانبه‌گرایی» سخن گفت و با اشاره به تاریخ اروپا پس از جنگ جهانی دوم، از آن به عنوان نمونه موفقی از تاثیر همکاری و همگرایی کشورها برای حرکت به سمت توسعه و آبادانی نام برد.
این سخنان برخلاف اظهارات روز سه شنبه «دونالد ترامپ» است که در مجمع عمومی سازمان ملل ایده «جهانی‌سازی» را رد کرده و از یکجانبه‌گرایی سخن گفته بود.